من دلم کمی زندگی را می خواهدیک ذره شوققطره ای امیدلحظه ای عشقشاید تنها برای یک روزیا نیمروزی فقط، حتیبا تو و تنها برای توهمراه، هم قدم، هم پای توقدم زدن در کوچه باغی تنگرفتن زیر […]
لبان ما دیریستبه هم فشردهچو نیلوفران نشکفته چنان به زندگی بی نشاط خو کردیمکه نقش روشن لبخند یادمان رفتهسگرمه ها درهم ..نگاه ها شیشه ایدلها سنگ .لبخند ها تلخندوبیهوده بما یاد داده اندگریه وماتم کلید بهشت […]
وقتی همچون کودکان خردسال… نشوید،وارد پادشاهـی خـــداوند نخـواهید شـد… “مسیح”تا زمانیکه به آن آزادی که با آن زاده شدید، نرسید، نمی توانید وارد ملکوت خداوند شوید. هر آنچه جامعه به تو تحمیل کرده دور بینداز؛ دوباره […]
وقتی آسمان بر سرم عشق می باریدنباید از خیس شدن می ترسیدمو نترسیدم.برای همین چترم را به کناری انداختمبه آبشار آسمان سر سپردم.با همه وجود ان را حس کردم .در ان نفس کشیدماز شهد ان نوشیدم […]
ای خوش از تن کوچ کردن، خانه در جان داشتن روی مانند پری……… از خلق پنهان داشتن همچو عیسی بی پر و بی بال بر گردون شدن همچو ابراهیم در آتش گلستان داشتن کشتی صبر اندرین […]
غنچهای گفت به پژمرده گلیکه ز ایام، دلت زود آزرد آب، افزون و بزرگست فضاز چه رو، کاستی و گشتی خردزینهمه سبزه و گل، جز تو کسینه فتاد و نه شکست و نه فسردگفت، زنگی که […]
خلوتم را مشکنخلوتم راه رسیدن به خداستخلوتم راه رسیدن به صفا ستخلوتم را مشکنشاید این خلوت من کوچ کندبه شب پروانه..به طلوع یک عشقبه رهائی از این تن ..یا به ازادی ..به صدای نفس شهنامهبه طلوع […]