کم کم یاد می گیریکه حتی نور خورشید هم میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیریباید باغ خودت را پرورش دهی به جای اینکهمنتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد. یاد میگیری که میتوانی تحمل کنیکه محکم باشی […]
صبح دولت میدمد کو جام همچون آفتابفرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب خانه بیتشویش و ساقی یار و مطرب نکتهگویموسم عیش است و دور ساغر و عهد شباباز پی تفریح طبع و زیور حسن […]
در خرابات آمــــــــدم تا ترک یاد سر کنم ترک مذهب کرده رو در مذهب دیگر کنم چون زمسجد بــــــــــر نیامد سالها کام دلم ساکن میخانه گشتــــــم تا ز می لب تر کنم ازازل محراب دل ابروی […]
هرچه کُنی بکن مکن ترک من ای نگار منهرچه بَری بِبر مَبر سنگدلی به کار منهرچه هِلی بِهل مَهل پرده به روی چون قمرهرچه دَری بِدر مَدر پردهی اعتبار منهرچه کِشی بِکش مَکش باده به بزم […]
آرامگاه حکیم ابوالقاسم حسن بن علی توسی معروف به فردوسی، بنایی است در توس در شمال مشهد که در سال ۱۳۱۳ همزمان با آیینهای هزاره فردوسی افتتاح شد. مجموعه فرهنگی باغ آرامگاه فردوسی در ۲۰ کیلومتری […]
شامگاه به ساعت آتش می آیمت به تماشا با گونه های گرگرفته ..سرخ با آزادی سپیدی مهربان دهانت در زیر فواره ها ی رنگ کنار سپیدار میانه ی لبخندها می جویمت به گوشه ای با بوسه […]
خسته ام و کسی نیست که تسلایم دهد …و حرفی نیست که دلشادم کند…دلم می خواهد کنج کوچکی پیدا کنم و پاهایم را جمع کنم توی شکمم و سرم را بگذارم ……… روی زانوانم و چشم […]
قطره عسلی بر زمین افتاد..مورچه ی کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید…باز عزم رفتن کرد، اما احساس […]