گرانبار شد ، گوشم از پند ها برآنم ، که تا بُگسلم بَندهاهر آن دل ، که شد بسته ی دام ِ عشق رهایی نیابد به ترفندهاپرستنده ام بر تو ، ای خانه سوزکجا ترسم ، […]
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیمامید ز هر کس که بریدیم، بریدیمدل نیست کبوتر که چو برخاست نشینداز گوشه بامی که پریدیم، پریدیمرم دادن صید خود از آغاز غلط بودحالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم
قلمم راست بایست!واژه ها …گوش به فرمان قلم!همگی نظم بگیریدمودب باشید!صاحب شعر عزیزی است به نام «مادر» امشب از شعر پرم،کو قلم و دفتر من؟!آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو…تک و تنها و غریبم!تو کجایی مادر…؟!آنقَدَر […]
شهرزاد دوران من .امشب برایم قــصـــــــــــــــــــــه بــگــو تـا بـخوابـم… امـشـب دلم قـصـه آمـدنـت را مــیـخـواهــد…قصه ای شیرین از دوست داشتن ..از عشق ..دوستی ..گل..شبنماز نگاه .از دستها واز بوسه وبهانه ولبخند های زیر لبقصه ای که […]
این همه آتش خدایا شعله اش از گور کیست؟شهوت این بی نمازان، نشئه ی انگور کیست؟ پرده دانان طریقت در صبوری سوختنداین صدای ناموافق زخمه ی تنبور کیست؟ شیخ بازیگوش ما از بس مرید خویش […]
خانه های قدیمی را دوست دارم چونکه…چایی همیشه دم بودروی سماورتوی قوری. در خانه همیشه باز بودمهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست.غذاها ساده و خانگی بودبویش نیازی به هود نداشتعطرش تا هفت خانه می رفتکسی […]
کیست این پرده نشین کاین همه افسانه از اوستخویش از او ……دوست ازو…… دشمن و بیگانه از اوستبه یکی داده جنون ……..بر دگری داده خرددانش عاقل از او……. غفلت دیوانه از اوست صبر بر درد…… نه […]