روزگاری است که شیطان فریاد میزند بخدا اگر..ادم پیدا کنید..سجده خواهم کرد میترسم تا ابد هم پیدا نکنم.. گفتم ما هم گشته ایم پیدا نکرده ایم . اگر یافتی من نیز به او سجده خواهم کرد
قــصــه بــگــو تـا بـخوابـم…امـشـب دلم قـصـه آمـدنـت را مــیـخـواهــد…قصه ای شیرین از دوست داشتن ..از عشق از نگاه .از دستها واز بوسه وبهانه قصه ای که راست باشد وکلاغ به خانه اش برسد اصلا همه به […]
باران می باردبر شیروانی خانه ام وبر تارهای دلم و باز من در پشت پنجره می بینم رؤیای خیس آمدنت را با لباسهائی که در باران خیس شده باشد و باز باران پشت همیشه ی آسمانمی […]
تو را باید جرعه جرعه نوشیدچون جامی از شرابی تلخ در تنهائی یک مرد تورا با همه وجود باید لمس کردمثل لحظه ویرانی روح پر احساس یک زن . . درنگاهش به دور دست ترا باید […]
من امشب دستها را برده ام بالاسپرده ام دل به آن ….والاو از عمق وجود خودخدایم را صدا کردمنمی دانم چه می خواهیولی امشب برای توبرای رفع غمهایتبرای قلب زیبایتبرای آرزوهایتبه درگاهش دعا کردمو میدانم خدا […]
غمش در نهانخانه دل نشيندبه نازي كه ليلي به محمل نشيند به دنبال محمل چنان زار گريمكه از گريه ام ناقه در گل نشيند خلد گر به پا خاري، آسان برآرمچه سازم به خاري كه در […]