پرویز افتخاری

۲۷ تیر ۱۳۹۴

عید فطر

امروز عید فطر شد ..ومن ..نگاه می کنم ..یک ماه تمام دهانم را به خوردنی ها بستم ولی لبانم را به واژه های مهربانی نگشودمیک ماه چشمانم را ظاهرا بروی گناه بستم ..ولی چشمانم را به […]
۲۶ تیر ۱۳۹۴

عاشق..اهل همین کوچه

عاشقم….. اهل همین کوچه ی بن بست کناری ،که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ، تو کجا ؟کوچه کجا ؟پنجره ی باز کجا ؟من کجا ؟عشق کجا؟طاقتِ آغاز کجا ؟تو به […]
۲۶ تیر ۱۳۹۴

ما انسانیم ..

ما انسانیم .. حال که هستیم ویا ادعا می کنیم هستیم بیائید از فریضه جدیدی سخن بگوئیمکه روزگاری بود ..وبعد مرد یا افسردفریضه دوست داشتن ومهربانینماز محبت بجا اریم انهم صد رکعت در روز .به همه […]
۲۶ تیر ۱۳۹۴

ﻗﺎﺏ ﺧﯿﺲ ﭘﻨﺠﺮﻩ

ﺑﺮ ﻗﺎﺏ ﺧﯿﺲ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻦﺍﻣﺸﺐ ﭼﻘﺪﺭ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺧﺎﻟﯿﺴﺖ ﻣﺎﻩ ﻣﻦ ﺩﺭﺩﯼ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺮ ﺩﻝ ﻣﻦ ﭼﻨﮓ ﻣﯿﺰﻧﺪﺍﯾﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯼ ﺯﺧﻤﯽ ﻭ ﺻﺎﺩﻕ ﮔﻮﺍﻩ ﻣﻦﺭﺍﻫﯽ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺳﺖ ﭘﺮ ﺯﺩﻥ […]
۲۵ تیر ۱۳۹۴

قفس داران

قفس داران سکوتم را شکستنددل دائم صبورم را شکستندبه جرم پا به پاي عشق رفتنپر و بال عبورم را شکستندمرا از خلوتم بيرون کشيدندچه بي پروا حضورم را شکستندتمنا در نگاهم موج مي زدولي روياي دورم […]
۲۵ تیر ۱۳۹۴

کاشکی رنگ داشتم

  آسمان دل داده است ؟! مدتهاست !!!اسمان دل ابیش را باخته است خیلی وقته خاکستری شده است ..مثل یک بغض وزمین که روزی سبز بود ..الان دارد روز به روز کپک میزند.کاشکی یک جعبه رنگ […]
۲۵ تیر ۱۳۹۴

مست ..مست

میگذشـــتم صبحدم بر عرصـــــه بازار مستعارضی دیـدم دوان بر خانه خمار مست عارفی دســتم گرفت و خانقاه شـیخ بردشــیخ با سجاده دیدم خرقه و زنار مستسر درون باغ کردم سربه سـر بستان همهباغ مست و زاغ […]
۲۵ تیر ۱۳۹۴

خالی از عشق

من  اینک خالیم ..خالی ..خالی بگذار پر شوماز قطره های کوچک باراناز قلب های رشد نکردهاز حجم کودکان به دنیا نیامده بگذار پر شوم..از عشق ..از دوست داشتن ومهربانی که شاید عشقگهواره ی عیسای دیگری باشدبگذار […]