پرویز افتخاری

۱۰ بهمن ۱۳۹۸

میگریم و می خندم ، دیوانه چنین باید

میگریم و می خندم ، دیوانه چنین باید میسوزم ومیسازم ، پروانه چنین باید می کوبم ومی رقصم ، می نالم ومیخوانم در بزم جهان شور، مستانه چنین باید من این همه شیدایی ، دارم ز […]
۱۰ بهمن ۱۳۹۸

بزودی عشق خواهد آمد

بزودی عشق خواهد آمد عشق مصلوب !!!!عشق گریزان از مجاورت آسمان..مهربانی از طراوت مطلوب دوستی کوله بارش نوراست و در دستانش دسته ای از گل سرخ وشاخه ای زیتون به نشانه صلح و زبانش از ترانه […]
۱۰ بهمن ۱۳۹۸

ﺩﻧﻴﺎ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ،

ﺩﻧﻴﺎ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﺧﺪﺍ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺑﻲ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺁﻓﺮﻳﺪ . ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺭﺍ ﺳﺎﺧﺖ، ﺷﻴﻄﺎﻥ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﺮﺩ . ﺩﻝ، ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺷﺪ، ﺩﻧﻴﺎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺯﻧﺠﻴﺮﻱ […]
۱۰ بهمن ۱۳۹۸

گنجشکهای ترسو

گنجشکای گرسنه‌ خرمن‌های گندم را با اندوه می نگریستند انها میدیدند که خروارها گندم را دارند می برند  ولی دریغ از یک دانه  ان برای انها و مترسک خشمگین آن‌ها را با نگاه غضبناک وشیشه ای […]
۱ شهریور ۱۳۹۸

یخ درون

تنهایم وغمگین..چون شما چون او وچون همه سردم است واز درون دارم یخ میزنم…. نه …سالهاست یخ زده ام .سالهاست چشمان شیشه ایم را به فضا میدوزم به دور ..به نزدیک ..وبه نقطه ای در دیوار […]
۱ شهریور ۱۳۹۸

طعم شیرین عشق

تمام قاصدک ها، بوی تو را می دهند می دانم آمدنت نزدیک است ایستگاه قطار را گل پوش کرده ام راستی ساعت چند می رسی؟ به ابرها بگویم همان موقع ببارند.. بوسیدنت زیر باران طعمِ شیرینِ […]
۱ شهریور ۱۳۹۸

دستت را بمن بده

دستت را به من بده و پوست لطیف وسپید ساعد و بازویت را تا با هم از رود عشق بگذریم، گم شویم در جنگل پلکهای درخشان از مهر و برانیم در دریای بیکران دوستت دارم من […]
۱ شهریور ۱۳۹۸

از من مگریز

دوست من …نه از من مگریز من از مردمان خنجر بدست نیستم به دستهایم بنگر ..در یکی شاخه زیتون به نشانه صلح در دیگری گلی سرخ به نشان عشق فقط برای تو با قلبی به زلالی […]
۲۸ اسفند ۱۳۹۷

مراسم چهار شنبه سوری 2

شال اندازي: درمناطق غربي و شمال غربي ايران معمول است . مراسم شال اندازی: شال اندازی یکی از مراسم شب چهارشنبه سوری است که تاکنون اعتبار خود را در شهرها و روستاهای همدان و زنجان حفظ […]