پرویز افتخاری

۶ فروردین ۱۳۹۳

بهار وزندگی

دوست خوب من سپیده زد ..افتاب بر امد    ..زندگی اغاز شد انهم در زیباترین روزبهار  در بهار هر روز زیباترین است هر صبح، آواز پر چلچله ها بهاری را در گوش مان زمزمه می کندوقتی که […]
۶ فروردین ۱۳۹۳

دمی دیگر با حضرت مولانا

ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنمتو کعبه‌ای هر جا روم قصد مقامت می کنمهر جا که هستی حاضری از دور در ما ناظریشب خانه روشن می شود چون یاد نامت […]
۶ فروردین ۱۳۹۳

نیایش2

ای خدای خالق بهار .ای خدای شکوفه وگل ! دامن مرا ازعطر روستایی تقوا خوشبو کنو خیابان خاکی عشق مرا به معبدهای معصوم برسانترا به حق نگاه کودکان معصوم قسمت میدهم..بشنو ..سخن مرا . که ترا […]
۲۴ اسفند ۱۳۹۲

جمال گل

جمال گل چه خوش افتاده در آئینه این آبچه نوشین چشمه و چتر گل و آئینه داری هاسرود آبشار افتاده در ژرفای کوهستانو در آئینه ی چشمه ، جمال گلعذاری هاو رقص شوخ پروانه در آغوش […]
۱۹ اسفند ۱۳۹۲

دوشیزه عشق من

نه در رفتن حرکت بود نه درماندن سکونی. شاخه ها را از ریشه جدایی نبود و باد سخن چین با برگ ها رازی چنان نگفت که بشاید. دوشیزه عشق من مادری بیگانه است و ستاره پر […]
۱۵ اسفند ۱۳۹۲

دمی دیگر با فروغی بسطامی

كي رفتـه اي ز دل كه تمنــا كنم تــرا …. كي بـوده اي نهفته كـه پيـدا كنم ترا غيبت نكرده اي كه شوم طالب حضور …. پنهـان نگشته اي كه هويـدا كنم ترا با صد هـزار […]