پرویز افتخاری

۳۱ شهریور ۱۳۹۶

حدیث مستان

گفتا بدلربائی ما را چگونه دیدی گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربائی گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم گفتم به از ترنجی لیکن بدست نائی گفتا چرا چو ذره با مهر عشق بازیگفتم از […]
۳۱ شهریور ۱۳۹۶

از نو زندگی خواهم کرد

من از دنیای یکنواخت روز مرگی به در آمده‌اممن از دنیای خفتگان شب که با خرافات خود دلخوشند گریخته ام این‌جا بوی عفن تکرار مرا پیر می‌کندمن از دیار عشقم وبه دیار عشق  نیز کوچ خواهم […]
۳۱ شهریور ۱۳۹۶

ساقی نامه 5

پریشان دماغیم، ساقی کجاست؟شراب ز شب مانده باقی کجاست؟بیا ساقیا، می به گردش در آرکه می خوش بود خاصه در بزم یارمئی بس فروزان‌تر از شمع و روزمی و ساقی و بادهٔ جام سوزمئی صاف ز […]
۲۴ شهریور ۱۳۹۶

ساقی نامه 4

یک قدح خواهم به قدر آسمانقطره ها در وی چو ماه و اخترانیک قدح خواهم بسان آفتابتا شوم بر زندگانی کامیابپر شعاع و بیغش و صافی و پاکگرم و تند و مهربان و نورناک ساقیا مستم […]
۱۶ شهریور ۱۳۹۶

آتش را مردها پیدا کردند

آتش را مردها پیدا کردندگرما را زنان لبخند را زن ها کشف کردند.اول بار آنها به خوشبوییِ گلها پی بردندبرایِ مردانِ خسته ی شکارآبتنی و عطر را پیش از زنان خانه ای نبود.آتش را مردها پیدا […]
۱۶ شهریور ۱۳۹۶

پیش قاضی

  بد  نیست بدانیم  برخلاف تصور رایج ضرب المثل “پيش قاضى،معلق بازى” غلطه؟‏صحيحش اينه” پيش غازى،معلق بازى”‏غازى هم يعنى بندباز..طناب باز ‏يعنى جلوى بندباز و معركه گير،شيرين كارى كردن!ثمری  ندارد
۱۰ شهریور ۱۳۹۶

عاشقانرا بگذاريد بنالند همه

من نگويم ، كه بدرد دل من گوش كنيدبهتر آنست كه اين قصه فراموش كنيد عاشقانرا بگذاريد بنالند همهمصلحت نيست ، كه اين زمزمه خاموش كنيد خون دل بود نصيبم ، بسر تربت منلاله افشان بطرب […]
۱۰ شهریور ۱۳۹۶

بغض

برای بعضی دردها نه میتوان گریه کرد ،نه فریاد کشید ،برای بعضی از دردها فقط میتواننگاه کرد وبی صدا شکست ...فروریخت..ودریغ از حتی اهی برای بغض گلوویا سوالی برای …چرا؟؟؟؟؟؟راستی چرا ؟؟/
۱۰ شهریور ۱۳۹۶

چوپان راستگو

هنــــوز هم كسي این حقیقت را نمی داند که چوپان قصه هادروغ مي گفت . ..… …تا تنــــهايي هايـــــش بشكند . . .. اینک نیز من فریاد میزنم آييييييييي مردمگرگ  ها گوسفندهاي من را هم خورندهمه […]