پرویز افتخاری

۱۶ آذر ۱۳۹۲

روز می شود !!!!!!

اگر با تمام وجود بخواهی که روز شود روز می شود حتما روزِ اولی که شب هنوز هوای این همه ترس و تاریکی نداشت خیلیها می گفتند دیگر کارِ چراغ و ستاره تمام است اما دیدی   […]
۱۵ آذر ۱۳۹۲

نگاهی به طنز در شعر حافظ1

زبان رندانه شعر حافظ به طنز تکیه کرده است. طنز ظرفیت بیانی شعر او را تا سر حد امکان گسترش داده و بدان شور و حیاتی عمیق بخشیده است. حافظ به مدد طنز، به بیان ناگفته […]
۱۴ آذر ۱۳۹۲

شیرین ..وبیستون

باز این دل سرگشته منیاد آن قصه شیرین افتاد: بیستون بود وتمنای دو دوستآزمون بود وتماشای دو عشق در زمانی که چو کبک،خنده می زد «شیرین»؛تیشه می زد«فرهاد»! نتوان گفت به جانبازی فرهاد؛ افسوس،نتوان گفت ز […]
۱۴ آذر ۱۳۹۲

بانو توئی…!!!

تو را بانو نامیده‌امبسیارند از تو بلندتر، بلندتر.…بسیارند از تو زلال‌تر، زلال‌تربسیارند از تو زیباتر، زیباتر.اما بانو تویی . . .از خیابان که می‌گذرینگاه کسی را به دنبال نمی‌کشی.کسی تاج بلورینت را نمی‌‌بیند،کسی بر فرش سرخ […]
۱۴ آذر ۱۳۹۲

عشق باید …

عشق باید در نگاه مردمانعشق باید در میان سفره مانعشق باید مثل آبجاری و زیبا و ناب…مستیش همچون شرابعشق باید گل شود در باغچهآینه باشد به روی طاقچههر سبد هر جا که هست از هرچه هستعشق […]
۱۴ آذر ۱۳۹۲

مجسمه ای بنام من

بیا آخرین شاهکارت را ببینمجسمـه ای با چـشمانی بازخیره به دور دستشاید شرق،شاید غربمبهوت یک شکست،مغلوب یک اتفاقمصلوب یک عشق،مفعول یک تاوانخرده هایش را باد دارد می برد…و او فقط خاطراتش را محکم بغل گرفته…بیا آخرین […]
۱۱ آذر ۱۳۹۲

انار

در تصورت می آمد نسیم پاییزی دلت را بلرزاند؟ گل من نسیم پاییزی وزید انار کال دلم را لرزاند چه حس جالبی! صدای ترک خوردن پوست انار تنها زمزمه ای است که از من بگوشت میرسد […]