اشعار

۶ بهمن ۱۳۹۲

دمی با شاه نعمت الله ولی

اي عاشقان اي عاشقان ما را بياني ديگر است اي عارفان اي عارفان ما را نشاني ديگر است اي بلبلان اي بلبلان ما را نواي خوشتر بود زان رو كه اين گلزار ما از بوستاني ديگر […]
۶ بهمن ۱۳۹۲

دمی با سیف الدین محمد فرغانی

رفتی و نام تو ز زبانم نمی‌رود و اندیشه‌ی تو از دل و جانم نمی‌رود گرچه حدیث وصل تو کاری نه حد ماست الا بدین حدیث زبانم نمی‌رود تو شاهدی نه غایب ازیرا خیال تو از […]
۲۰ دی ۱۳۹۲

مست می هر شبه

با آن‌كه در میكده را باز ببستند با آن‌كه سبوی می ما را بشكستند با آن‌كه گرفتند ز لب توبه و پیمانه ز دستم با محتسب شهر بگوئید كه هشدار هشدار كه من مست می هرشبه […]
۱۷ دی ۱۳۹۲

قهر نکن

قهر نکن عزيزمهميشه که عشق…پشت پنجره هامان سوت نمي زندگاهي هم بادشکوفه هاي آلوچه را مي لرزاند……دنيا هميشه قشنگ نيست…پاشو عزيزمبرايت يک سبد ، گل نرگس آورده امبا قصه ي آدمها روي پلآدم ها روي پل […]
۱۶ دی ۱۳۹۲

دمی دیگر با شیخ اجل سعدی بزرگ

قيمت گل برود چون تو به گلزار آيي و آب شيرين چو تو در خنده و گفتار آيي اين همه جلوه طاووس و خراميدن او بار ديگر نکند گر تو به رفتار آيي چند بار آخرت […]
۱۵ دی ۱۳۹۲

تجلی خداوند

تجلي گه خـود كـرد خـــدا ديــده مـا را  در اين ديده درآييد و ببينيد …..خـدا راخـدا در دل ســودا زدگانست ….بجوئيد مجوييد زميـن را ……و مپوييد سمـا رابلا را بپرستيم ….و به رحمـت بگزينيم اگر دوسـت […]
۱۵ دی ۱۳۹۲

ای عاشقان ..ای عاشقان

اي عاشقان اي عاشقان ما را بياني ديگر است اي عارفان اي عارفان ما را نشاني ديگر است اي بلبلان اي بلبلان ما را نواي خوشتر بود زان رو كه اين گلزار ما از بوستاني ديگر […]