اشعار

۲۰ تیر ۱۳۹۲

لاله

لاله وارم دل زغم صد چاک شد در بی کسیهیچ کس ننهاد غیر از داغ ….. دستی بر دلم
۲۰ تیر ۱۳۹۲

تنهای ابدی

خداوند برای گفتن حرفهای بسیار داشتکه در بی کرانگی دلش موج میزدو بیقرارش میکردو آن هنگام دریاها را از اشکهایی که در تنهاییش ریخته بود لبریز میساختبا شوق ….انسان را افرید .به ان افتخار کرد .برای […]
۲۰ تیر ۱۳۹۲

عارف

عارفی را دیدیم که در دستی آب داشت و در دستی آتشمیگفت میروم که آب بر دوزخ ریزم و آتش در بهشت کشمتا کسی خدا را نه از بیم آتش پرستد و نه از ذوق بهشتخدا […]
۲۰ تیر ۱۳۹۲

باران

باران میبارد به دعای کداممان ،نمیدانممن همین قدر میدانم باران صدای پای اجابت استو خدا با همه ی جبروتش دارد ناز میخرد ،نیاز کن …!
۲۰ تیر ۱۳۹۲

ساقی

ای ساقی افسونگر ..از باده خرابم کن مستم کن و.هستم کن .سرمست شرابم کن از جام وسبو مارا …کی رفع عطش گردد افسانه دریا گو.اهسته بخوابم کن …فردوس وجهنم را …..دروازه فرو بستند بگشا در میخانه […]
۲۰ تیر ۱۳۹۲

روزگار

معشـــــوقه ای پیداکرده ام به نام روزگار..می پندارد این روزهـــــا سخت مرا درآغـــــوش خویش به بازی گرفـــــته است… وچون می داند من دوستش دارم توقع دارد بهر سازی که میزند برقصم جالب اینکه عده ای هم […]