اشعار

۱ شهریور ۱۳۹۴

جام شکسته

جامی شکسته دیدم در بزم می فروشی …. گفتم بدین شکسته ،چون باده میفروشی؟ خندید گفت زین جام ، جز عاشقان ننوشند ..مست شکسته داند قدر شکسته نوشی …مستان دل شکسته جام شکسته نوشند …کز ساغر […]
۳۰ مرداد ۱۳۹۴

پریدیم

ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیمامید ز هر کس که بریدیم، بریدیمدل نیست کبوتر که چو برخاست نشینداز گوشه بامی که پریدیم، پریدیمرم دادن صید خود از آغاز غلط بودحالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم
۳۰ مرداد ۱۳۹۴

تقدیم به مادر

قلمم راست بایست!واژه ها …گوش به فرمان قلم!همگی نظم بگیریدمودب باشید!صاحب شعر عزیزی است به نام «مادر» امشب از شعر پرم،کو قلم و دفتر من؟!آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو…تک و تنها و غریبم!تو کجایی مادر…؟!آنقَدَر […]
۲۹ مرداد ۱۳۹۴

کیست؟

  این همه آتش خدایا شعله اش از گور کیست؟شهوت این بی نمازان، نشئه ی انگور کیست؟ پرده دانان طریقت در صبوری سوختنداین صدای ناموافق زخمه ی تنبور کیست؟ شیخ بازیگوش ما از بس مرید خویش […]
۲۷ مرداد ۱۳۹۴

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ

, ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ !!!…ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ !…ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ !…ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ !…ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ !…ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ […]
۲۶ مرداد ۱۳۹۴

کیست این پرده نشین

کیست این پرده نشین کاین همه افسانه از اوستخویش از او ……دوست ازو…… دشمن و بیگانه از اوستبه یکی داده جنون ……..بر دگری داده خرددانش عاقل از او……. غفلت دیوانه از اوست صبر بر درد…… نه […]
۲۶ مرداد ۱۳۹۴

غم دنیا نخواهد یافت پایان

غم دنیا نخواهد یافت پایانخوشا در بر رخ شادی گشایانخوشادل های خوش، جان های خرسندخوشا نیروی هستی زای لبخند خوشا لبخند شادی آفرینانکه شادی روید از لبخند ایناننمی دانی -دریغا- چیست شادیکه می گویی: به گیتی […]
۲۶ مرداد ۱۳۹۴

آفتاب زرد لب بام

من آفتاب زرد لب بام هستی اممن مرغ تنگ حوصله ی دام هستی امدر چشم من، چه جلوه ای از بامداد عمرمن شمع نیم سوخته ی شام هستی ام صاحبدلان، ز صحبت من، مست کی شوندمن […]