در پگاهی ارام و در سکوت ازین دیار رفتم رفتنی باید برود ..ومن نبز رفتم انقدر ارام که حتی قاصدک بی خبر ماند! انقدر ارام که بوسه شبنم از رخ غنچه خفته گل نیز ربوده شد […]
اهای تو ..قصه های زیبا در گوشم گفتی .. ومن بیهوده پنداشتم قصه تو راست است اما قصه ی بی پایان ما به پایان رسیده داستانی که تو برایم نوشتی قهرمان نداشت ان کلاغ بیچاره به […]
راه زیادی نمانده است شیب ملایمی است به چمنزار و گلهای سپید آن نگاه کن و به آسمان آبی و لکه های مهربان ابر کمی نفس بگیر و بیا من میدانم تو از راهی دراز که […]
قصه مرد و جنگ و میدان است باید این آهها درود شوند باید این غصه ها سرود شوند کوههامان هنوز برجایند سنگرامان هنوز برپایند اسب هاتان سمند تر بادا خیمه هاتان بلندتر بادا تیر و اسب […]
مهربانی یک سلوک است! یک نیاز… نیازی برای آدم گمشده امروز مهربانی یک انتخاب است “باور کنیم آدمهای خوب خودشان نخواستند هفت خط باشند” کسانی که دوستتان دارند شاید پشت هر لبخندشان، از شما رنجی به […]