اشعار

۳۰ شهریور ۱۳۹۲

روزی خواهم امد

روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد در رگ ها نور خواهم ریخت و صدا در داد ای سبدهاتان پر خواب سیب آوردم سیب سرخ خورشید خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد زن زیبای […]
۲۶ شهریور ۱۳۹۲

مست.مست

باز گشتم امشب از میخانه امــــا مست مستسر درون سینه و تنهای تنهـــــا ، مست مستدر میــــــان کوچه‌ها افتان و خیزان ، چون نسیمجامه وارون کرده و شیدای شیدا ، مست مستبــــــــــــــا سری از بادۀ آتش […]
۲۶ شهریور ۱۳۹۲

موج

در دل طوفانى‌ام… از موج خونين باك نيستمى فشارد در بغل……. دريا كنار خويش راموج پر جوشم …..من از دريا نمى‌گيرم كنارمى‌نهم بر دوش طوفان ، كوله بار خويش رابس كه مى پيچد به خود امواج […]
۱۱ شهریور ۱۳۹۲

باران وبوسه

باز در کوچه باغهای تنگ شهر عاشقی ..بوی عطر رازقی می پیچد تا عاشق شبگردی چون من باز تو را بخواند لبهایم را بیاد تو به باد پیوند میزنمتا طعم بوسه هایم را حتی برای غریبانه […]
۱۱ شهریور ۱۳۹۲

کوچه های ذهن

دلم مثل دختربچه اي شاداندر كوچه هاي ذهنممدام با يادت عشق بازي مي كندتو آسمان مي شوي و من براي با تو بودنهمه ستاره ها را به موهايم سنجاق مي كنمتا شايد بر پهناي آغوشت ، […]
۴ شهریور ۱۳۹۲

ساقی

نگاه کن که نریزد دلی چو باده بدستمفدای چشم تو ساقی به هوش باش که مستمکنم مصالحه یکسر بصالحان می کوثربشرط آنکه نگیرند این پیاله ز دستم ز سنگ حادثه تا ساغرم درست بماندبوجه خیر و […]