اشعار

۶ آبان ۱۳۹۲

موج عشق

نهنگ موج عشقم ، در گل ساحل نمي‌گنجمشنا بايد در اقيانوسم ، اندر گل نمي‌گنجمزباني آسماني دارم ، اما كس نمي‌فهمدحديث قدسم ، اندر گوش هر غافل نمي‌گنجماگر فهم سخن يا درك من ننمود نادانيعجب نبود […]
۲ آبان ۱۳۹۲

مست مست

باز گشتم امشب از میخانه امــــا مست مست سر درون سینه و تنهای تنهـــــا ، مست مست در میــــــان کوچه‌ها افتان و خیزان ، چون نسیم جامه وارون کرده و شیدای شیدا ، مست مست بــــــــــــــا […]
۲ آبان ۱۳۹۲

پرده نشین

کیست این پرده نشین کاین همه افسانه از اوستخویش از او دوست ازو دشمن و بیگانه از اوستبه یکی داده جنون…… بر دگری داده خرددانش عاقل از او….. غفلت دیوانه از اوستصبر بر درد…… نه از […]
۲۸ مهر ۱۳۹۲

طواف

طواف حاجیان دارم بگرد یار می گردمنه اخلاق سگان دارم نه بر مردار می گردممثال باغبانانم نهاده بیل بر گردنبرای خوشه خرما به گرد خار می گردمنه آن خرما که چون خوردی شود بلغم کند صفراولیکن […]
۲۵ مهر ۱۳۹۲

شب

چند این شب و خاموشی؟ وقت است كه برخیزم وین آتش خندان را با صبح برانگیزم گر سوختنم باید، افروختنم باید ای عشق بزن در من، كز شعله نپرهیزم صد دشت شقایق چشم، در خون دلم […]
۲۱ مهر ۱۳۹۲

دعا

دعایت می کنم بسان قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانیلباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانیبه کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانیدعایت می کنم، روزی بفهمیدر میان هستی بی انتها باید تو می بودیبیابی جای […]