صفحه اصلی

۱۲ بهمن ۱۳۹۳

حست ميکنم …در قلبم

حست ميکنم نه نزديکتر به رگهاي گردنم بلکه در رگهايم …حست ميکنم نه آن دور ها همین نزدیکینه در آسمان نه در کعبه نه در کلیسا ویا کنشت بلکه در دستانم..حست ميکنم …در قلبم در زبانم […]
۱۲ بهمن ۱۳۹۳

بار الها ..سکوت دارد مرا می شکند

بار الها ..سکوت دارد مرا می شکندسکوت در برابر جهل ..خرافات .اسارت ..جنگ کشتار .بیداد وریاسکوتی به بلندای ابدیت .سکوتی به عظمت توواین سکوت چون کوهی بر دوشم است و کمرم را می شکندولی من سکوت […]
۱۰ بهمن ۱۳۹۳

دل سنگ

پشت دستم خط بکشم که یادم باشه ..دیگر حرفی نزنم که دلی بلرزد خطی ننویسم که آزاردهدکسی راکاری نکنم که اشک کسی را در بیارم یادم باشدکه روزوروزگارخوش است وتنهادل من…..دل نیست.دیگران هم دل دارند ..احساس […]
۱۰ بهمن ۱۳۹۳

من…تو…ما… اینجا ..انجا ..

من…تو…ما…اینجا ..انجا ..دور نزدیک کجا ایستاده ایم.؟سهم ما ازین ایستادن چیست؟. نقش ما چیست؟…ایا براستی ایستاده ایم .یا ادای درخت خشک را در می اوریم پیوند ما در دوباره سبز شدن با کیست؟ایا براستی میخواهیم دوباره […]
۱۰ بهمن ۱۳۹۳

بعضی آدمهـا…!!!!!!!

می تــرسم از بعضی آدمهـا…آدمهایی که امــروز دوستت دارند و فـــردابدون هیـچ تـوضیحی رهــایت می کنـنـد…آدمهایی که امــروز پای درد و دلت می نشینند و فـــردابیــرحمـانه قضـاوتت می کنند…توهین می کنند وتهمت میزنندآدمهایـی که امــروز لبخنـدشـان […]
۱۰ بهمن ۱۳۹۳

دمی با زنده یاد حسین پناهى:

ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺭﻭﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ , ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﻪ ﺷﺐﺗﻮﺕﻓﺮﻧﮕﯽ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﮐﻪﭘﯿﺶﺧﻮﺩﻡ ﺑﺨﻮﺍﺑﻦ , ﺍﻣﺎ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡﻫﻤﻪﯼ ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯿﺎﻡ ﻟﻪ ﺷﺪﻥ .ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ […]
۹ بهمن ۱۳۹۳

تنهایم وغمگین

تنهایم وغمگینسردم است واز درون دارم یخ میزنم….نه …سالهاست یخ زده ام .سالهاستچشمان شیشه ایم را به فضا میدوزمبه دور ..به نزدیک ..وبه نقطه ای در دیوار قفسانها از نگاه تهی شده اند…واز دیدن خستهاز دیدن […]
۹ بهمن ۱۳۹۳

بیدار شو..بیدار شو

بیدار شو..بیدار شو..هین رفت شب …بیدار شوبیزار شو .بیزار شو …وزخویش هم بیزار شو…مشنو تو هر مکر وفسون ..خون را چرا شوئی بخونهمچون قدح شو سرنگون..وانگاه دردی خواه شوبی‌چون تو را بی‌چون کند روی تو را […]