صفحه اصلی

۱۵ اسفند ۱۳۹۲

دمی با فروغی بسطامی

گر عــارف حــق بيـني چشم از همه بر هم زن …. چون دل به يكي دادي ، آتش به دو عالم زن هـم چشــم تمـاشــا را بـر روي نكــو بگشــا …. هــم دســت تمنــا را بر […]
۱۳ اسفند ۱۳۹۲

بزودی عشق خواهد آمد

بزودی عشق خواهد آمدعشق مصلوب !!!!عشق گریزان از مجاورت آسمان..مهربانی از طراوت مطلوب دوستی کوله بارش نوراست و در دستانشدسته ای از گل سرخوشاخه ای زیتون به نشانه صلحو زبانش از ترانه ی سبز..لبریز بر دوشش […]
۱۳ اسفند ۱۳۹۲

پژواک دوستت دارم

صبح با یاد رخت دیده گشودیم زخواب شب به اندیشه.گیسوی تو خفتیم .ای دوستدوست دارم هر صبح، در هر بامداد همراه سپیده با تمام وجود فریاد بزنم ای زندگی..«دوستت دارم».با همه خوبی وبدیهایت ..دوستت دارمو دلم […]
۱۳ اسفند ۱۳۹۲

اینه چشمانت

در اینه چشمان زیبایت زلفهای دختر عشق را شانه میزنم ولب های او را سرخابی می کنم در اغوش تو گرمی عشق را می یابموبا ان به معراج میر وم ودست در دست تو ..تا بیکرانه […]
۱۰ اسفند ۱۳۹۲

می بندم چشمانم را

تمام انديشه ام را از تو لبريز مي كنم!تلالو چشمان تو مرا زيبا مي كند!در ارامشي شگرفمي بندم چشمهايم را به روي تمامي باورهاي زنگار خورده ام!.می بندم روی هرچه دوست داشتنی است جز تو و […]
۱۰ اسفند ۱۳۹۲

سگ ولگرد

به دندان می گیرم لا شه ام را دور می شوم از کفتارهایی که وظیفه شان را بهتر از جهان بلدند !زمین پر از بهانه های جاذبه استکه سایه انداخته بر حماقت چشمها بیش از این […]
۸ اسفند ۱۳۹۲

پنجره را نبند

پنجره را نبندگل های پریشان این پرده راهیچ نسیمی آرام نمی کند دیگر .پروانه های پیراهنم………پرپرندو پرنده ای در من است که هر روزبه بزرگی آسمان شک می کند .پنجره رانبندبارانی که در من آغاز شده […]
۸ اسفند ۱۳۹۲

پروانه

تـنَﭞ ؛بـﮧ دشـﭞ گــُـل‌ هـاے وحـشے‌ مے ‌مـانـد :مـعـطّـر و نـاشـنـاخـتـﮧبـوسـﮧ ‌ا Ґ ،هـر جــآ ڪـﮧ مے ‌نـشـیـنـدپـروانـﮧ ‌اے از خـواب مے ‌پـرد ! . . . / هرگاه تو نیستی