صفحه اصلی

زندگی به من آموخت :کسی که یادم نکردمن یادش کنمشاید او تنهاتر از من باشدشاید هم عاشق تر ..شاید ترانه عشق را زیباتر بخواند ..وتازه از دیار عشق امده باشد کسی چه میداند

صد شراب کهنه گر مست کند دیده مامن شراب تو بنوشم که چو جامی کهنی

پنجره ی باران خورده ات را باز کن چند سطر پس از باران چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده دلم برایت تنگ است دلم برای دلم تنگ است که پیش توست عجیب دلتنگم

می بینم که قلم را به صلیب کشیده‌ای دختر باران می بینم که دم از شکوفه‌های انار می‌‌زنی‌ مگر نمی‌‌دانستی من تعبیر تمام خواب‌های ندیده ی قاصدک‌ها هستم؟! می دانستی یا نه؟! …………که من از لابلای […]

یک شهر فریاد میزند … اری…. شهری منگ از شعاروکبوتر ی خسته وبا تجربه..به کنار… برجکی میایدومیگوید نه …… این باردیگر …. نه ..این فریبی بیش نیستوسنگی ..از منگی بر بالش ..واو دیگر نیستوبا گل سرخی […]

زخون سرخ الاله…….. قدح اندر چمن پر شدچو سنگین میشود غم….. ..گریه یار من نمی ایدسخن دیگر نخواهم گفت ……..راه رفته باز ایمملامت خورده میداند ……قرار من نمی ایدزاب گریه تر سازم……. گلوی مصلحت ها راسیه […]

ازمن ای ساقی مردان ..نفسی روی مگرداندل من مشکن اگر نه قدح وشیشه شکستمقدحی بود بدستم…بفکندم ….بشکستمکف صد پای برهنه..من از ان شیشه شکستمتو بدان شیشه پرستی که..زشیشه.ست شرابتمی من نیست زشیره..زچه رو شیشه پرستمحضرت مولانا

چند جمله برای شناخت عشق از نظر حضرت مولانا حضرت مولانا می گویند: انسان ازاین نمی تواند به اسرار عالم پی ببرد وبا آن یکی شود که عقل در پی سود است ونه شناخت واقعی، لذا […]