صفحه اصلی

۲۹ فروردین ۱۳۹۴

راه نيستان كجاست؟

ناله به دل شد گره ، راه نيستان كجاست؟ خانه قفس شد به من طرف بيابان كجاست؟ اشك به خونم كشيد ، آه به بادم سپرد عقل به بندم فگند ، رخنهء زندان كجاست؟گفت پناهت دهد […]
۲۹ فروردین ۱۳۹۴

" جام جهان ز خون دل عاشقان پر است

امشب به قصه ي دل من گوش مي كنيفردا مرا چو قصه فراموش مي كنياين در هميشه در صدف روزگار نيستمي گويمت ولي تو كجا گوش مي كنيدستم نمي رسد كه در آغوش گيرمت… اي ماه […]
۲۹ فروردین ۱۳۹۴

من مست شدم زاهد

من مست شدم زاهد از باده خمخانه                   یک جام دگر دارم سرمست شوی یا نه؟از ما دو کدامین را تا دوست به خود خواند          من عاشق و دیوانه تو عاقل و فرزانهآنرا که تو مفتونی صد […]
۲۸ فروردین ۱۳۹۴

چای رفاقت

همیشه چای برایم بیشتر از یک نوشیدنی ساده بوده!!!چای بهانه‌ایست برای هم صحبت شدن با کسی… چای میتواند دلیل پیش پا افتاده ای باشه برای تازه کردن یک دیدار که خیلی وقت است باید اتفاق میفتاده […]
۲۸ فروردین ۱۳۹۴

صنم می گوی و در بتخانه می رقص

صنم می گوی و در بتخانه می رقص نوایی می زن و مستانه می رقص عجب ذوقی بود در رقص مستی تو نیز ای باده در پیمانه می رقص بر افشان دست بر ناموس و آن […]
۲۸ فروردین ۱۳۹۴

تنها بیا

تنها بیاهمراهت بیاورابرها را کویرتشنه استنه پرنده حوصله پروازدارد و نه شترها نای دویدن در انتهای سرابمارها می خزند بر اندام مرگنه تو هم نمی آیی می ماند کویرولبهای تشنه منکه در حسرت بوسه ای یخ […]
۲۸ فروردین ۱۳۹۴

دست عشق از دامن دل دور باد!

دست عشق از دامن دل دور باد! می‌توان آیا به دل دستور داد؟ می‌توان آیا به دریا حکم کرد که دلت را یادی از ساحل مباد؟ موج را آیا توان فرمود: ایست! باد را فرمود: باید […]
۲۷ فروردین ۱۳۹۴

زندگي در کف توست …

زندگي در کف توست … زندگي چرخش ثانیه هاست زندگي پر زدن شاپركی است زندگي از من و توست زندگي خالی نیست ، خدا هست زندگي سخت تر از سنگ كه نیست زندگي نرم چو برف […]