صفحه اصلی

۱۳ خرداد ۱۳۹۵

از پرده برون آمد ساقی،

  از پرده برون آمد ساقی، قدحی در دست هم پرده‌ی ما بدرید، هم توبه‌ی ما بشکست بنمود رخ زیبا، گشتیم همه شیدا چون هیچ نماند از ما آمد بر ما بنشست در دام سر زلفش […]
۱۳ خرداد ۱۳۹۵

پرواز باخورشيد

بگذار که بر شاخه ي اين صبح دلاويزبنشينم و از عشق سرودي بسرايم آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبالپرگيرم ازاين بام و به سوي تو بيايمخورشيد از آن دور از آن قله ي پربرفآغوش کند […]
۱۳ خرداد ۱۳۹۵

مرا هـــــــــزار امیـــــدست

مرا هـــــــــزار امیـــــدست و هــــر هزار تـــویــــیشــــــروع شــــادی و پـــایــــــان انتظــار تــــویـــیبهارهــا که زعمـــرم گذشت و بــــی تــــــو گذشتچــــه بــــود غیــر خزانــــــــــها؟ اگــر بــهار تــــویی دلم ز هـــرچـه بـــــــه غیـــر ازتـــــــو خالی مانـــــددریــــــن سرا تــو بــــمان،ای […]
۱۲ خرداد ۱۳۹۵

قهوه زندگی

انگار زندگی در این جهان فنجان قهوه ای است كه سرد شده… گاهی پشیمانی… گاهی سرگردانی میخواهی ان را بنوشی وبا شوق یسویش میدوی ولی نه چنگی به دل نمیزند پشیمان می شوی گاهی پس میزنی… […]
۱۰ خرداد ۱۳۹۵

ای خوش آنان که قدم در ره میخانه زدند

ای خوش آنان که قدم در ره میخانه زدند بوسه دادند لب شاهد و پیمانه زدند به حقارت منگر باده کشان را کاین قوم پشت پا بر فلک از همت مردانه زدند خون من باد حلال […]
۹ خرداد ۱۳۹۵

بوي ديوارهاي كاهگلي

حسي زيباتر از بوي ديوارهاي كاهگلي مي شناسي…؟؟!!آن هنگام كه نمي از باران …كوچه باغ روياهاي عاشقانه را پر از عطر احساس ميكند…؟! رهگذراني كه غريبه با عشقند همه مست اين بوي خاك نمناكند… من بارانت […]
۵ خرداد ۱۳۹۵

عروسک ها

با آوازت گریه خواهم كردو عروسك هایم رابه خاك خواهم سپرد و بر مزارشانگلهای اطلسی خواهم كاشت.برایشان اواز خواهم خواند وصبر میکنم …تا خاك، قصه باران را دوباره زنده كندو عروسك هایم دوباره سبز شوندوفرمان خواهم […]
۵ خرداد ۱۳۹۵

وفــــــاداری من

آنکه باشد هـــــــــــــمه…. در کار دل آزاری منکاش می سوخت دلش….. بر من و بر زاری منآنکه بیش از همه با من….. دم یاری مــــــی زددست برداشت ز من…. روز گرفتـــــــــاری منجز تو ای غـــم….. که […]