صفحه اصلی

۱۳ شهریور ۱۳۹۴

چشمه باشید

استاد شاگردانش را به یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود .بعد از یک پیاده روی طولانی همه خسته و تشنه در کنار چشمه ای نشستندو تصمیم گرفتند استراحت کنند .استاد به هریک از آنها لیوان […]
۱۳ شهریور ۱۳۹۴

کنارم باش .یارم باش

به درگاهی پناه آورده‌ام كز در نمی‌راندكه هركس را كه درمانده‌ست سوی خویش می‌خواندامید اولی كه هر زمان او را رها كردم،امید آخرم شد نام او را تا صدا كردمخداوندا، خداوندا قرارم باش و یارم باش […]
۱۲ شهریور ۱۳۹۴

شناخت افراد

اين مطلب بايد آنقدر بخونى تا حفظ بشى… ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩ ؛ﺗﺎ ﺧﻮﺏ ﺷﻨﺎﺧﺖ ! ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ،ﺩﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ، ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ؛ﻣﯿﺰﺍﻥ منطﻖ ﺷﺎﻥ ،ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺍﺩﺏ ﺷﺎﻥ ،ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺭﻭﺣﺸﺎﻥ […]
۱۲ شهریور ۱۳۹۴

می توان عاشق بود

می توان عاشق بودبه همین آسانی..من خودمچندسالی ست که عاشق هستمعاشق برگ درختعاشق بوی طربناک چمن عاشق رقص شقایق دربادعاشق گندم شاد! آریمیتوان عاشق بودمردم شهر ولی میگویندعشق یعنی رخ زیبای نگار! عشق یعنی خلوتی با […]
۱۲ شهریور ۱۳۹۴

چه کنم که مِی پرستم

  ز شراب بوسه های تو هنوز مستِ مستمتو ببین چقدر مستم، که سبوی مِی شکستم چو لبان بوسه خواهت اثر ِ شراب دارددل اگر به مِی ببندم به خدا که پَستِ پَستم پس از این […]
۱۲ شهریور ۱۳۹۴

مهربانی بالاترین است

يك پژوهشگر انسان‌شناس در آفريقا، به تعدادى از بچه هاى بومى يك بازى را پيشنهاد كرد. او سبدى از ميوه را در نزديكى يك درخت گذاشت و گفت: هر كسى كه زودتر به آن سبد برسد، […]
۹ شهریور ۱۳۹۴

مادرم شاعر نیست

مادرم شاعر نیست در عوض نصف غزل های جهان را گفته! شعر را می فهمد مادرم قافیه ی لبخند است وزنِ احساس ردیفِ بودن مادرم مثنوی معنوی است حافظ و سعدی و خیّام و نظامی اصلاً… […]
۹ شهریور ۱۳۹۴

بی تو مهتاب شبی ….

  ﻓﺮﯾﺪﻭﻥ ﻣﺸﯿﺮﯼ ﺷﻌﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ” ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺷﺒﯽ ﺑﺎﺯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﮔﺬﺷﺘﻢ “   و ﺧﺎﻧﻢ ﻫﻤﺎ ﻣﯿﺮﺍﻓﺸﺎﺭ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺳﺮﻭﺩ : ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻤﺎﻧﻢ …ﺑﯽ ﺗﻮ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺯﺩﻩﯼ ﺩﺷﺖ […]
۹ شهریور ۱۳۹۴

خانه بــدوش

بیخود ز نوای دل دیوانهٔ خــــــــویشــــمساقی و می و مطرب و میخانهٔ خویشمزان روز که گردیده ام از خانه بــدوشـانهر جا که روم معتکف خانهٔ خــــویشــمبیداغ تو عضوی به تنم نیست چو طاوساز بال و پر […]