صفحه اصلی

۱۴ مرداد ۱۳۹۶

تو از کدام بیابان تشنه می آیی ای باد

تو از کدام بیابان تشنه می آیی ای بادکه بوی هیچ گلی با تو نیست نه زوزه ی کشیده ی گرگ گرینه آشیان خراب چکاوکینه برگ خرماییتو از کدامبیابان می آیی ؟پرندگان غریبی از این کرانه […]
۱۴ مرداد ۱۳۹۶

دعوی چه کنی؟

دعوی چه کنی؟ داعیه‌داران همه رفتند شو بار سفر بند که یاران همه رفتند آن گرد شتابنده که در دامن صحراست گوید : « چه نشینی؟ که سواران همه رفتند» افسوس که افسانه‌سرایان همه خفتند اندوه […]
۸ مرداد ۱۳۹۶

من را ببخش

من یک معذرت خواهی به تو بدهکارم! برای تمام نداشته ها و نا بلدی هایم…     راستش باید من را ببخشی که بلد نیستم مثل معشوقه های امروزی باشم… بلد نیستم که کدام رنگ را […]
۲۸ تیر ۱۳۹۶

ﻣﺘﻦ ﮐﺎﻣﻞ ﺷﻌﺮ : ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ،

ﺍﺯ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﻫﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺩﮐﺘﺮﻣﺠﺪﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯿﺮ ﻓﺨﺮﺍﯾﯽ ‏( ﮔﻠﭽﯿﻦ ﮔﯿﻼﻧﯽ ‏) ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ .   ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ،ﺑﺎ ﺗﺮﺍﻧﻪ،ﺑﺎ ﮔوﻬﺮ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ .ﻣﻦ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺷﯿﺸﻪ ﺗﻨﻬﺎﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩﺩﺭ ﮔﺬﺭﻫﺎ،ﺭﻭﺩﻫﺎ ﺭﺍﻩ ﺍﻭﻓﺘﺎﺩﻩ .ﺷﺎﺩ ﻭ ﺧﺮﻡﯾﮏ ﺩﻭ ﺳﻪ […]
۲۳ تیر ۱۳۹۶

حیاط پدری

ﺩﻟﻢ ﺣﯿﺎﻁ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ …ﯾﮏ ﺑﻌﺪﺍﺯﻇﻬﺮ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ …ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺩﻫﯿﻢ ..ﻓﺮﺷﯽ ﺑﯿﺎﻧﺪﺍﺯﯾﻢ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ …ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺁﺏ ﻭ ﮔﻞ ﻭ ﺑﺮﮒ …ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﯾﻢ ﻭ ﺩﻟﮕﺮﻡ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ […]
۲۲ تیر ۱۳۹۶

ساقی نامه 3

ساقی نامه مولانا میر رضی الدین  ارتیمانی خدایا به جان خراباتیان ، کزین تهمت هستی ام وارهان به میخانه ی وحدتم راه ده ، دل زنده و جان آگاه ده که از کثرت خلق تنگ آمدم […]
۲۰ تیر ۱۳۹۶

شب من

شب ها من همنشین مهربان ترین گلهای باغچه ام_نگاهم تا دور دست ترین اسرار ناگفته شب پر می گیرد_ومی بینم زمین .گلها .. پرنده ها ….ستاره ها واسمان پر از کلماتیست که با عشق بیگانه نیستند_ […]