ای خوش آنان که قدم در ره میخانه زدند
۱۰ خرداد ۱۳۹۵
مرا هـــــــــزار امیـــــدست
۱۳ خرداد ۱۳۹۵

قهوه زندگی

انگار زندگی در این جهان فنجان قهوه ای است كه سرد شده…

گاهی پشیمانی…
گاهی سرگردانی

میخواهی ان را بنوشی وبا شوق یسویش میدوی ولی
نه چنگی به دل نمیزند

پشیمان می شوی

گاهی پس میزنی…

224560_161862630554924_127668857307635_353294_7263397_n
چون سرد است چون تلخ است وچون سیاه
راز نوشیدن  ان را به تو خواهم گفت
فقط عشق است که این قهوه را داغ می کند
شیرین می کند وتو از خوردنش لذت می بری
بی نگاهی به دور دست !!
قهوه ای شیرین ..داغ .خوشرنگ دارم
داغ مثل بوسه یار در پنهانی کوچه بن بست

13315230_1031986220221207_4828738936989815622_n
مست چون نگاه او درموقعی که در پشت پنجره باخنده پنهان می شود
وشیرین چون صورت یار .که خورشید وار میدرخشد
نه ..نه
من خود زندگیم ..من از عشق سرشارم ..از شادی ..از غزل وشعر وترانه
از زیستن .بوسیدن .رقصیدن وبودن
من نه در زمین بدنبال   عشق وخدا وازادی هستم ونه در اسمان
نه در کتابها بدنبال انها هستم و نه در دین ها وائین ها
همه چیز در خود من است ..در دلم جوش میزند .
تلخی قهوه در خود قهوه است ..حال مرد عشقی بسم الله
می نوشی ..؟..قهوه عشق وزندگی را میگویم  !!!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *