اشعار

۲۷ فروردین ۱۳۹۴

زمان نمي گذرد

زمان نمي گذرد عمــــر ره نمي سپردصــداي ساعت شماطه بانگ تکرار است نه شنبــه هست ونه جمعـــهنه پار وپيرار استجوان وپير کدام اســــت ؟ زود ودير کدام ؟اگر هنوز جوان مانده اي به آن معناستکه عشق […]
۲۵ فروردین ۱۳۹۴

کاريکلماتور.. قسمت دوم

طبع شاپور و طبيعت کاريکلماتورهايش شاپور در کاريکلماتورهايش با طبيعتي انساني به سراغ همه چيز مخصوصا طبيعت مي رود . واقعيت اين است که او دنيايي متفاوت و مخصوص به خود دارد.او واقعيت ها را جور […]
۲۵ فروردین ۱۳۹۴

کاریکلماتور..قسمت اول

کاریکلماتور نامی است که احمد شاملو بر نوشته‌های پرویز شاپور گذاشت. این کلمه ابتدا در سال ۱۳۴۷ در مجله خوشه به سردبیری شاملو به کاربرده شد و حاصل پیوند «کاریکاتور» و «کلمه» است. به نظر شاملو، […]
۲۴ فروردین ۱۳۹۴

هوا آرام شب خاموش

هوا آرام شب خاموش راه ِآسمان ها بازخيالمچون کبوترهاي وحشي مي کند پروازرَوَد آنجاکه مي بافند کولي هاي جادو، گيسوي شب راتنم رااز شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت برايت شعر خواهم خواندبرايم شعر خواهي خواندتبسم […]
۲۴ فروردین ۱۳۹۴

دينم اين است

من دل به زيبايي به خوبي مي‌سپارمدينم اين استمن مهرباني را ستايش مي‌کنمآيينم اين استمن رنج ها را با صبوري مي‌پذيرممن زندگي را دوست دارمانسان و باران و چمن را مي‌ستايمانسان و باران و چمن را […]
۲۳ فروردین ۱۳۹۴

شیخ بهائی

عادت ما نیست، رنجیدن ز کسور بیازارد، نگوییمش به کسور برآرد دود از بنیاد ماآه آتش بار ناید یاد ماورنه ما شوریدگان در یک سجودبیخ ظالم را براندازیم، زودرخصت اریابد ز ما باد سحرعالمی در دم […]
۲۲ فروردین ۱۳۹۴

اشك بارد زار زار

من ، بر اين ابري كه اين سان سوگواراشك بارد زار زار دل نمي‌سوزانم اي ياران ، كه فردا بي‌گماندر پي اين گريه مي‌خندد بهارارغوان مي‌رقصد ، از شوق گل‌افشاني نسترن مي‌تابد و باغ است نورانيبيد […]
۲۲ فروردین ۱۳۹۴

به پيش روي من تا چشم ياري مي كند

به پيش روي من تا چشم ياري مي كند ، درياست چراغ ساحل آسودگي ها در افق پيداستدرين ساحل كه من افتاده ام خاموشغمم دريا ، دلم تنهاستوجودم بسته در زنجير خونين تعلق ها ستخروش موج […]
۲۲ فروردین ۱۳۹۴

– مُعجز

گل شوق هستم آری ؛ آنچنان هستم که می خواهی بیا غرق شقایق کن ؛ مرا هر دم که میخواهی هلا ای مُعجز شیرین فصل ناب سبزستان ببین دست مرا ؛ آنگونه گُل کردم که میخواهی […]