اگر نگاه تازه ای به قلبهایمان نیندازیم, حرفهایمان بوی کهنگی می گیرند و هیچ ماهی عاشقی در رودخانه لحظه هامان شنا نمی کند. بیا چراغهای مهتابی را تا آمدن صبح بیدار نگه داریم. بیا آنقدر انار […]
بزودی عشق خواهد آمدعشق مصلوب !!!!عشق گریزان از مجاورت آسمان..مهربانی از طراوت مطلوب دوستی کوله بارش نوراست و در دستانشدسته ای از گل سرخوشاخه ای زیتون به نشانه صلحو زبانش از ترانه ی سبز..لبریز بر دوشش […]
در اینه چشمان زیبایت زلفهای دختر عشق را شانه میزنم ولب های او را سرخابی می کنم در اغوش تو گرمی عشق را می یابموبا ان به معراج میر وم ودست در دست تو ..تا بیکرانه […]
تمام انديشه ام را از تو لبريز مي كنم!تلالو چشمان تو مرا زيبا مي كند!در ارامشي شگرفمي بندم چشمهايم را به روي تمامي باورهاي زنگار خورده ام!.می بندم روی هرچه دوست داشتنی است جز تو و […]
پنجره را نبندگل های پریشان این پرده راهیچ نسیمی آرام نمی کند دیگر .پروانه های پیراهنم………پرپرندو پرنده ای در من است که هر روزبه بزرگی آسمان شک می کند .پنجره رانبندبارانی که در من آغاز شده […]
رنجی بالاتر از این نیست كه به كسی یا چیزی كه قسمت تو نیست، دلـــــــــــ ببندی اگر رفتنی هستی ..برو من راه را باز می کنم ایستادن و منتظر ماندن برای تو ابلهانه ترین کار دل […]
من خودت را میخواهم…حتی در زیر باران حتی با موهای پریشان از باد وقتی که لباسهای خیست بر تنن چسبیده باشد ولی زمانی بیا …که لبخندی بر لبانت باشد نه اخمی بر پیشانیت ..اخر اصورتت با […]