عاشقانه ها

۲۶ تیر ۱۳۹۲

شب یلدا

امشب , شب یلدا رادر بستر تنهايی خود ,جشن می گيرم و بر مدفن هر خاطره ای از تو شمع می آويزم...چه شب پر نوری است..امشب.یلدای تنهائیم خجسته بادولی بمن بگو با کدامين باران می شود […]
۲۴ تیر ۱۳۹۲

شراب

اگر می توانستم !شراب می شدم برایت ..از آن شراب های ِ کهنه ی قدیمــــــی ..تا مــست شوی از من …تا برایم مـستی کنی!!…دیـوانـــگی کنی !..عاشقی کنی !..هر صبح ..هر ظهر ..هر شب ..هر لحظه ….
۲۴ تیر ۱۳۹۲

در پشت پنجره

در پشت پنجرههمیشه درختی هست..که چون من تنهاستدر پشت پنجرههمیشه آسمانی هست..که گاهی چون دل من بارانیستدر پشت پنجره .. اماهیچگاه آنکه در آرزوی دیدنش هستم رانمی یابمدر پشت پنجره ام .هنوز وخواهم بودشاید او بیاید […]
۲۴ تیر ۱۳۹۲

اگر دیوارها وآهنها نبودند

اگر دیوارها وآهنها نبودند,من هر روز پیراهنت را ستاره باران می کردمو به ماهی ها می گفتم شادابی خود را به تو هدیه کنند؟اگر پرچینها وپرده ها نبودند, من تا قیامت در کنارت می ماندمو با […]
۲۴ تیر ۱۳۹۲

تن تو

تـن تـو چـون خـوشه هابـر دستـان من شکـفتتـن تـو چـون گـیاهدر دست های مـن روئـیدو خـوشه کـرد و روشن شدبـعد افـسردو تـاریک شدایـنک بـه یـاد تـو گـلهای غـروبخـاموش و عـطر آگـین هستند.