امشب , شب یلدا رادر بستر تنهايی خود ,جشن می گيرم و بر مدفن هر خاطره ای از تو شمع می آويزم...چه شب پر نوری است..امشب.یلدای تنهائیم خجسته بادولی بمن بگو با کدامين باران می شود […]
خدایا ! مرا چون سبزه ها فروتن ساز ؛ چون گلها ساده ؛ چون نسیم روح بخش وچون افتاب فراگیر بادا همانند پروانه ای که در شعله فرو می شود در شعله عشق تو معبودم فرو […]
در پشت پنجرههمیشه درختی هست..که چون من تنهاستدر پشت پنجرههمیشه آسمانی هست..که گاهی چون دل من بارانیستدر پشت پنجره .. اماهیچگاه آنکه در آرزوی دیدنش هستم رانمی یابمدر پشت پنجره ام .هنوز وخواهم بودشاید او بیاید […]
اگر دیوارها وآهنها نبودند,من هر روز پیراهنت را ستاره باران می کردمو به ماهی ها می گفتم شادابی خود را به تو هدیه کنند؟اگر پرچینها وپرده ها نبودند, من تا قیامت در کنارت می ماندمو با […]