چشمه ها خشکید و دریا خستگی را دم گرفت. آسمان افسانه ی ما را به دست کم گرفت.جام ها جوشی ندارد عشق آغوشی ندارد.بر من و بر ناله هایم هیچکس گوشی ندارد. * * *بازآ تا […]
دوش آن نامهربان احوال ما پرسيد و رفت صد سخن سر کرد، اما يک سخن نشنيد و رفت هر که آمد در غم آباد جهان، چون گردباد روزگاري خاک خورد، آخر به خود پيچيد و رفت […]
ارام در گوشم نجوا کرد ..هان ای انکه نام انسان بر خود نهاده ایبر خیز .ببین ..انجا !!!!!فراسوی ما .. کمی دورتر ازخودخواهی وتعصببرون از مرزهای قرار دادی وسیم های خاردار تقسیم هابیرون از حصارهای جهل […]
سالها چون گرد ….بنشستم بدامان نسیمتا که یکدم….. بوسه بر خاک ره دلبر زدمچشم دل یکدم گشودم در پی دیدار دوستکنده دل از ملک هستی ..از ملک سر بر زدمناخدای عشق تا رختم ..کجا خواهد کشیدمن […]
وقتی می بینم در خیابانهای تاریک شبجفت ها پیوسته با تردیدیکدیگر را ترک می گویندودر خیابانهای سرد شبجز خداحافظ خداحافظ صدائی نیست دلم می شکند …ویک چرای بزرگ به وسعت اسمانها ..چرا؟؟؟؟ ولی خداوند را سپاس […]
چشمه ها خشکید و دریا خستگی را دم گرفت. آسمان افسانه ی ما را به دست کم گرفت.جام ها جوشی ندارد عشق آغوشی ندارد.بر من و بر ناله هایم هیچکس گوشی ندارد. * * *بازآ تا […]
دوش آن نامهربان احوال ما پرسيد و رفت صد سخن سر کرد، اما يک سخن نشنيد و رفت هر که آمد در غم آباد جهان، چون گردباد روزگاري خاک خورد، آخر به خود پيچيد و رفت […]
ارام در گوشم نجوا کرد ..هان ای انکه نام انسان بر خود نهاده ایبر خیز .ببین ..انجا !!!!!فراسوی ما .. کمی دورتر ازخودخواهی وتعصببرون از مرزهای قرار دادی وسیم های خاردار تقسیم هابیرون از حصارهای جهل […]
سالها چون گرد ….بنشستم بدامان نسیمتا که یکدم….. بوسه بر خاک ره دلبر زدمچشم دل یکدم گشودم در پی دیدار دوستکنده دل از ملک هستی ..از ملک سر بر زدمناخدای عشق تا رختم ..کجا خواهد کشیدمن […]
وقتی می بینم در خیابانهای تاریک شبجفت ها پیوسته با تردیدیکدیگر را ترک می گویندودر خیابانهای سرد شبجز خداحافظ خداحافظ صدائی نیست دلم می شکند …ویک چرای بزرگ به وسعت اسمانها ..چرا؟؟؟؟ ولی خداوند را سپاس […]