متفرقه

با شعر و سیگاربه جنگ نابرابری ها می روممن، دون کیشوتی مضحک هستمکه جای کلاهخود و سرنیزهمدادی در دست وقابلمه ای بر سر داردعکسی به یادگار از من بگیریدمن انسان قرن بیست و یکم هستمتنها در […]

چگونه باور کنماشک هائی که باید در فراق…ویا در وصال معشوق ریخته شونددر موقع دریافت پول عشق.فروشان …….ریخته می شوندوهرچه پول بیشتر گریه ها ی ریائی نیز بیشترولبخند هائی که بوئی از صداقت نبرده اند بر […]

مهربانی بهترین عطریست که در گل جاریستو تو خوشبوترین شاخه ی گل دنیایی

دل بستن شبیه یه قصه استبا یکی بود شروع میشه و با یکی نبود پایان می گیره.همیشه یکی بود ..تو هستیویکی نبود ..منمبرای خدا یکبار هم بگذار من باشمنه هردو باشیم بشود ..یکی بود ..یکی بود

از صد هزار دل ..یکی اهل درد نیستاز صد هزار نفس ..یکی هم ره نورد نیستاین درد… عشق توست…درا ای مسیح جاندرخورد هر گدا صفت …کوچه گرد نیست

اینجا در دیار ما کنار خیابان علاقه می فروشند اینجا کنار خیابان وحتی در مترو اغوش وبوسه وعشق می فروشند ارزان هم میدهند که مشتری شوی اینجا روز چهار شنبه خوشبختی می فروشند با یک بلیط […]

دلتنگم از این قابهای مضحک بی روحلبخندهای خشکاحوال پرسی های معمولیچشمان منتصویری از جنس تو را می خواهداز جنس عشق ..دوست داشتن ومهربانی

بگذار پر شوماز قطره های کوچک باراناز قلب های رشد نکردهاز حجم کودکان به دنیا نیامدهبگذار پر شومکه شاید عشقگهواره ی عیسای دیگری باشدبگذار پر شوم از غزل …….از شعر وترانه از رقص ..اواز وبهانهبگذار پر […]

کودکان زیر پنجره.اطاقم .کلاغ پر بازی می کردندیکی گفت… کبوتر پردیگری گفت…… گنجشک پر..سومی گفت ..بلبل پر ومن با ناله گفتم .. بچه ها .. عشق پر.. دوستی پر..وازادی پربچه ها شادی پر . .مهربانی پر […]