انگاه كه خودت….. را فراموش ميكني! انگاه كه از دريچه چشم “ديگري”….. دنيا را به نظاره بنشيني! و بشنوي صداي اعماق قلبت …… را با گوش “ديگري”! عشق اغاز مي شود! و تو مجذور واحد دو […]
حرفهایی هست برای نگفتنو ارزش عمیق هر کس به اندازهحرفهایی است که برای نگفتن داردو کتابهایی هست برای ننوشتن …کتاب زندگیت که حتی حق خواندنشان را هم نداری من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابیمن […]
احـــمقانه ست ؛ از یـک قــــهوه ی تلـــخ ، انتــظار فالِ شیــرین داشتن …!! واحمقانه تر اینکه از کودک فالفروش که خود در اینده اش مانده فالی بخری که اینده ات را زیبا ببینی
ترانهای روی زمین افتاده بود.قناری کوچکی آن را برداشت و در گلوی نازک خود ریخت.ترانه در قناری جاری شد. با او در آمیخت.ترانه آب شد. ترانه خون شد. ترانه نَفَس شد و زندگی…قناری ترانه را سر […]
انسان هايي هستندکه ديوار بلندت را مي بينندولي به دنبال همان يک آجر لق ميان ديوارت هستند که ،تو را فرو بريزند …!تا تو را انکار کنند …!تا از رويت رد شوند …!مراقب باش !دست روزگار […]
اهای مردم شهر بهوش .همه عاشقها بگوش من شهرزادم .همان قصه گوی تاریخقصه گوی هزار ویک شب برایتان قصه خواهم گفت نه فقط در هزار ویک شب در هزاران شب تا ابدیت ولی نه قصه غصه […]
پس از سفر های بسیاردرسرزمین های دورسرزمین های ازاد ودربند وعبور از فراز و فرود امواج این دریای طوفان خیزبر آنم که در کنار تو لنگر افکنمبادبان برچینمپارو وانهمسکان رها کنمبه خلوت لنگرگاهت در آیمو در […]
روزگار بمن اموختگرچه من ناتوانم ودر قفس تن اسیرولی در ماورا این جهانانسوی اندیشه ها ..در مرکز عشقپروردگاری توانا هست که عاشق انسان استهمه عدل است ..رحمت است ..مهربانیستوبرتر از همه عشق هااست .او عاشق […]