دلتنگم از این قابهای مضحک بی روح نقاب های بر چهره لبخندهای خشک..کلیشه ای احوال پرسی های معمولی هوا چقدر خوبه ؟تابستان گرم است چشم های شیشه ای..که در ان پرتوی از محبت نیست ودستهائی پنهانی […]
چقدر دلم می خواهد معشوق مردی باشم که لبخندش وسیع و مهربان باشد و آغوشش بوی خودش را بدهد، مردی که بی هوا بیاید و بگوید موافقی جمع کنیم و به سفر برویم و من هیجان […]
چه ساده بودمآن هنگام که می پنداشتمشکستن دل کسی ناگوارترین حادثه عالم است. امروز که دلم شکستو عالمی تکان نخورد به سادگی خودم خندیدمگویا مردم به شکستن ها عادت دارندشکستن عهد ..شکستن حرمت ..شکستن دلولی نه […]
عشق یعنــــی با تـــــو رفتـــن تا خـــــداهمـــــــــرهــی با عاشقـــــــــــانِ آشــناعشق یعنی غــــرقِ حسنِ تــــــو شدنبی خیـــــال از قصــه هـــا و غصـــــه هاعشق یعنی منیـــــــــــت مــن، محـو توبا تـــــــــو بـــودن در دیـــــــارِی نا کــــجاعشق یعنی نــــور مطلـــــــــــق […]
عشق يعني لايق مريم شدن عشق يعني با.. …. خدا همدم شدنعشق يعني جام لبريز از شراب عشق يعني …. تشنگي يعني سراب…عشق يعني با ” خدا يا ” ساختن a عشق يعني چون هميشه باختن……. […]
از نگاهـــــــت تا دلـــــــمرنــــــگین کـــــــمان گــــــل می کـــند…. با تــــــــــــــو باید مثل بـــــــــاران حرف زد.مانند باران لطیفی ..پر طراوت وگاهی کم دوامبارانی از مهربانی که باید در ان خیس شدکاش این باران رنگین کمانی داشته باشد.من […]
عزیز من هرگاه که دیدیبندهای زندگی وروزمرگی گسسته شدغصه ها قصه شدتدانگاه که شراب شادی وعشق در صهبای همه عاشقان ریخته شد زمانی که ساغرها از شراب مستی بخش مملو وچشم ها از تلالو محبت لبریزودلها […]