ای عشق در میان مردمان … با هر مسلک ودینی ..با هر رنگ وآئینی واز هر کجا که باشند… وهر دیاری.. ندا در ده که..انسان ها رو بسوی تو ارند..وگرد توجمع شوند ..وترا بشناسند..از تو بیاموزند […]
معبودا ...بگذار تا بر سر کویت به گدائی ایم که تو پادشاهی وچه زیباست ..خواندن شا…هی گدائی را وبگذار ..استانت را ببوسم..وانجا بنشینم..شاید گاهی اهی از گدائی…براید وشاید نگاهی …..ز شاهی بر گدائی.بیفتد تا ان گدا […]
Iدستی میان اینه ومن لغزید…... شعر از میان اینه دستی شد اینک میان خلوت وتاریکی تفسیر دست ها…….را بر جاده مینویسم وجاده از سخاوت پر می شود وانسوی من . .که خلوت ایینه است ..وتاریکی..پر میشود..برهنگی جاده..در […]
تو جام عشق را بستان و…. میروهمان معشوق را میدان و میروشرابی باش بیخاشاک صورتلطیف و صاف همچون جان و میرویکی دیدار او صد جان به ارزدبده جان و بخر ارزان و میروچو دیدی آن چنان […]
ای ساقی خوش منظر مست میِ نابم کن روی چو مهَت بنمای …..بیهوش و خرابم کن کیفیت بیداری ……..خون کرد دلم ساقی برخیز و شرابم ده ….بنشین و به خوابم کن هر وقت که می خواران […]