آنان سجاده ها را آتش می زنند و اینان بت ها را می شکنند اینان حکم ارتداد می دهند.. وانها انسانها را منفجر می کنند غافل از اینکه..خدا همان است که بر لبان یک قمار باز […]
دل جايگاه مهر است نه جاي جوشش وکينه جان از دوستي جان گيرد وکينه با کينه دوستي کليد درهاي بسته است ومرحم دلهاي شکسته چه زيباست جهان اگر بينايي آموزيم و چه مهربانند جهانيان اگر دريچه […]
الهی !نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم، نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی.در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی.پشت دیوار نشینم، چو گدا بر سر راهی.کس به غیر تو […]
در حیرتم آتشي نمى سوزاند “ابراهيم” را ،و دريايى غرق نمي کند “موسى” را ؛کودکي، مادرش او را به دست موجهاى “نيل” مي سپارد ،تا برسد به خانه ي فرعونِ تشنه به خونَش ؛ديگري را برادرانش […]
حست ميکنم نه نزديکتر به رگهاي گردنم بلکه در رگهايم …حست ميکنم نه آن دور ها همین نزدیکینه در آسمان نه در کعبه نه در کلیسا ویا کنشت بلکه در دستانم..حست ميکنم …در قلبم در زبانم […]
بار الها ..سکوت دارد مرا می شکندسکوت در برابر جهل ..خرافات .اسارت ..جنگ کشتار .بیداد وریاسکوتی به بلندای ابدیت .سکوتی به عظمت توواین سکوت چون کوهی بر دوشم است و کمرم را می شکندولی من سکوت […]
روزگار بمن اموختخداوند مهتاب شبهای جهل من استخداوند ستاره قطبی دریای طوفان زده زندگی من استخداوند پیوسته مرا به مهر می خوانددر کامم شراب عشق میریزدبرایم ترانه سر می دهد ونوازشم میکندوچون ازو می گریزم باز […]
الهی !ظاهری داریم شوریده…باطنی داریم در خواب سینه ای داریم پر اتش…ودیدهای داریم پر اب الهی به لطف دست ما گیر..وبه کرم پای داروبر زبان استغفار مارا دریاب خواجه عبدالله انصاری
حست ميکنم نه نزديکتر به رگهايم بلکه در رگهايم …حست ميکنم نه آن دور نه در آسمان نه در کعبه بلکه در دستانم....حست ميکنم …در قلبم در زبانم درچشمانم ...تو اينجايي ای ،هميشه …. , از […]