سمنو
۲۴ فروردین ۱۳۹۶دشتها نام تو را می گویند
۳۰ فروردین ۱۳۹۶ناله به دل شد گره ، راه نیستان کجاست؟
خانه قفس شد به من طرف بیابان کجاست؟
اشک به خونم کشید ، آه به بادم سپرد
عقل به بندم فگند ، رخنهء زندان کجاست؟
گفت پناهت دهد ، در ره آن خاک شو
آنکه شدم در رهش خاک بگو آن کجاست؟
روز به محنت گذاشت ، شام به غم شد سحر
ساقی گلچهره کو، نعرهء مستان کجاست؟
در تف این بادیه، سوخت سراپا تنم
مزرعم آتش گرفت ، نم نم باران کجاست؟
موج نلرزد برآب، غنچه نخندد به باغ
برگ نجنبد به شاخ ، باد بهاران کجاست؟
برق نگه خیره شد ، شوق ز دل رخت بست
خانه پر از دود شد مشعل رخشان کجاست؟
ناله شدم، غم شدم، من همه ماتم شدم
آن دل خرم چه شد، آن لب خندان کجاست؟
ابر سیه شد پدید، باز به چرخ کُهن
اختر برج ادب، مرد سخنران کجاست؟
هم نظر بو علی، هم قدم بوالعلا
هم نفس رودکی، هم دم سلمان کجاست؟
مرد نمیرد به مرگ، مرگ از او نامجوست
نام چو جاوید شد، مردنش آسان کجاست
استاد خلیل الله خلیلی افغانی