تمام انديشه ام را از تو لبريز مي كنم!
تلالو چشمان تو مرا زيبا مي كند!
در ارامشي شگرف
مي بندم چشمهايم را
به روي تمامي باورهاي زنگار خورده ام!
.می بندم
روی هرچه دوست داشتنی است جز تو
و نيرويي عجيب رها مي كند
مرا از حصار سرد پيكرم!
وسوق میدهد
به گرمای سکر اور پیکرت
