فراسوی باران ..
۱۴ خرداد ۱۳۹۶با من بگو تا کیستی,
۲۳ خرداد ۱۳۹۶بڪَذار این صبح
بہ پاس ڪَشودن چشمهایمان بہ آبي آسمان
سر بر سجده عاشقي نهیم
بار پروردگارا
یاریم ده تا به سرای دنیا دل نبندم ،
که هر دم جای کسی ست
و به دلستانی مهر نورزم ،
که هر روز و شب ، آرام دیگری است
بدانم که هر جلال و شکوهی ،
جز سلطنت بی زوال تو سست بنیاد و گذراست
دستگیرم شو تا چنان باشم که بندگی تو را در خور است
غم گردش روزگار به دل نگیرم ،
که بی ما هم روزگار بسیار خواهد گشت
مرا نوری عطا فرما تا در بد غم ها و شادی ها نمانم ،
بلکه فارغ از نیک و بد
آن باشم که تو را خوش تر است
پروردگارا
زندگیم را به تو می سپارم ،
ناامیدی ام را دور کن