سلام به افتاب
۱۰ آبان ۱۳۹۳قسم
۱۱ آبان ۱۳۹۳خداوند برای نگفتن حرفهای بسیار داشت
که در بی کرانگی دلش موج میزد
انسان را در زیباترین شکل افرید ..عشق را به او هدیه داد
کلمه را به اموخت
وبه خود براین خلقت افرین گفت
ولی این نازپرورده ننر ..
با شیطان دوست شد .خدا را فراموش کرد ..
عشق را در سر بازار فروخت ..وخدا را نیز فروخت به قیمت یک سکه
و اکنون آن پیکرتراش چه غریبانه
در بین مجسمه های گونه گونه اش باز تنها مانده است !؟
حتی تنها تر از من