سکوت
۳۰ شهریور ۱۳۹۲روزی خواهم امد
۳۰ شهریور ۱۳۹۲مرا به آفتاب معرفي نکن
غروب زيباست!
در ايستگاه انتظار
مي بافم گيسوان ماه را در خيال
تا تکبير بوسه ي اذان
مي بافم و مي بافم
تا قرص ماه تمام شود
مي روم تا لبه ي پرچين آفتاب
به انتظار غروبي ديگر مي نشينم
“مرا به آفتاب معرفي نکن”
نام مرا
با شب بوها و عطر محبوبه ي شب بخوان
مي خواهم در پس کوچه هاي شب
فقط با خيال تو
در هپروت قدم بردارم
تو خيالت نباشد
با من بمان!
روياي شيرين من…
خانم فریده مور)