عاشق که باشی مجرمی
و عروسکهای باران
که از شاخه های نیمه خشک پاییز آویزند
از میان قاب خیس پنجره به حادثه ات می خندند
آنقدر متهم
که دعایت به گوش اطلسی ها نمی رسد
و آفتابگردانها
باهیچ رشوه ای سلامت را به خورشید نمی رسانند
آنوقت می فهمی
که خدا هم تورا
برای روز مبادا
کنار گذاشته است .