آدمی را! .. که شکستی! ..

تخم مرغ! ..
یک رنگ است! ..
اما! ..
وقتی شکستیش! ..
دو رنگ می شود! ..
پس انتظار نداشته باش! ..
آدمی را! ..
که شکستی! ..
با تو یک رنگ باشد.
انگشتهای دستمان
یکی کوچک، یکی بزرگ
یکی بلند و یکی کوتاه
یکی قوی و یکی ضعیف
اما هیچکدام دیگری را مسخره نمیکند …
تهمت نمیزند …توهین نمیکند
هیچکدام دیگری را له نمیکند
از بالا نگاه نمیکند ..
و هیچکدام برای دیگری تعظیم نمیکنند
آنها کنار هم یک دست میشوند و کار میکنند
گاه ما انسانها اگرابلهانه میپنداریم از کسی بالاتر یم، سعی می کنیم لهش
کنیم و اگر از کسی پایینتر بودیم او را میپرستیم..
اورا بالا میبریم واو خودش را گم میکند ..
شاید بخاطر همینکه یادمان باشد،
نه کسی بنده ماست،
نه کسی خدای ما، خداوند انگشت ها را اینگونه
آفرید
باهم باشیم و کنار هم،
آنگاه لذت یک دست بودن را میفهمیم ..
معنی دوست بودن را درک خواهیم کرد