اردیبهشت ۱۳۹۳

۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳

رنگین کمان چشمانت

درین روز زیبای بهاری از اسمان وزمین عشق می بارد..هوا هوای عاشقی است بیا دست در دست هم بدویم در باران..تو تا …ته کوچه های دلممن تا …زیر رنگین کمان چشمانت
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳

دمی با سنائی غزنوی

ساقیا دانی که مخموریم …..در ده جام راساعتی آرام ده…… این عمر بی آرام رامیر مجلس چون تو باشی… با جماعت در نگرخام در ده پخته را ….و پخته در ده خام راقالب فرزند آدم ……آز […]
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳

دمی دیگر با استاد شفیعی کدکنی

هان ای بهار خسته که از راه های دورموج صدا ی پای تو می ایدم به گوشوز پشت بیشه های بلورین صبحدمرو کرده ای به دامن این شهر بی خروشبرگرد ای مسافر گمکرده راه خویشاز نیمه […]
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳

دعای باران

باران می بارد به دعای کداممان ،نمیدانممن همین قدر میدانم باران صدای پای اجابت استو خدا با همه ی جبروتش دارد ناز میخرد ،نیاز کن …!او عاشقانه دوستت دارد تو چطور ؟
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳

برای تو می نویسم

برای تو مینـویسمبرای تـو کـه معـنای باران را از ناودانها نمی پرسی و هیچگاه با کوهها قهر نمی کنی.برای تو که شبنم را میشناسی واز ودرس عشق می گیری و می اموزی برای طراوت معشوق باید […]
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳

زبان حال

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردمیا رب مباد کس را مخدوم بی عنایتاز هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزودزنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایتدر این شب سیاهم گم گشت راه مقصوداز […]
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳

با هماز عشق بگوئیم

من هنوزم پر صبرم ..پر صبر، بی صدایم پر فریاد وسکوت من هنوزم تو این وادی عشق ..بس غریبم .. تک وتنها …..بی شکیبم من هنوزم پر خواهش..پر راز پر تمنا ونیاز پر احساس قشنگبا من […]
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳

نیلبک اتشین

از نی لبک آتشینـی که به لب دارم،خاکستــر انتــظار مـی ریزد…بـرای نواختنــش، تمـام نفــس های نیامــده ام رامســـاعده گرفتـه ام .ثــانیه،یا ســـال،چه توفیــری دارد؟من برای کسی می نـــوازم،که هرگــــز،به رقص برنخواهد خــاست.وهرگز نوای عشق من را […]