۶ خرداد ۱۳۹۳

باده رحمت

گر ببارد ابر رحمت باده روزی جای آبدشتها سرمست گردد، چهره ها گلگون شود
۴ خرداد ۱۳۹۳

سر خم به سلامت

بشکست اگر دل من به فدای چشم مستتسر خمّ می سلامت، شکند اگـــــــر سبوئی
۴ خرداد ۱۳۹۳

اوهام

تو زیباترین وخوشبوترین شاخه ی گل دنیاییتو با من همسفر دیار عشق بودی تو گل را …..زیبائی را ….وبهار را می شناسی صدای موج ها را تعبیر میکنی .وبا ترنم چشمه ها اواز سر میدهی […]
۴ خرداد ۱۳۹۳

درخت

سالهاست نقش یک درخت بزرگ پراز میوه های رنگارنگ را در زندگی بازی میکنم! همه در سایه ام می نشینند و استراحت می کنند همه از میوه های این درخت می خورند وبا چوب وسنگ […]
۲ خرداد ۱۳۹۳

بانو

برای منروزبا طلوع نگاه توآغاز می شود…وشب با یاد تو ..بانو بر شاخه ای از باغ های تنتقلب بی قرار مراآشیان بده در شبی شگفت!تا صبحی خوش!وسفری شیرین! داشته باشم سرشار ز شیدایی
۲ خرداد ۱۳۹۳

کم کم یاد می گیری

تو ..اری تو چون من کم کم یاد خواهی گرفتتفاوت ظریف میان…. نگهداشتن یک دوست و زنجیر کردن یک روح رااینکه عشق تکیه کردن نیستو رفاقت، اطمینان خاطر نمی اورد و یاد می‌گیری که بوسه‌ها […]
۲ خرداد ۱۳۹۳

باحمید مصدق

دل من در دل شب ،خواب پروانه شدن می بیند،مهر در صبحدمان داس به دستخرمن خواب مرا می چیند.آسمان ها آبی،پر مرغان صداقت آبی ستدیده در آینه ی صبح تو را می بیند.از گریبان تو […]
۱ خرداد ۱۳۹۳

شعری از شفیعی کد کنی

بنگر آنجا در آن سپیدارانخفتگان اند ، لیک بیدارانزیر شولای برف و شیشه ی یخزندگی را نهفته می دارندلحظه ها را ذخیره می سازندتا که در روزهای اسفندیلحظه ی آفتاب ، در بارانبشکفند از نهان […]
۱ خرداد ۱۳۹۳

دمی با خواجوی کرمانی وغزلی عرفانی

من آن مرغ همایونم که باز چتر سلطانممن آن نوباوهٔ قدسم که نزل باغ رضوانمچو جام بیخودی نوشم جهانرا جرعه دان سازمچو در میدان عشق آیم فرس برآسمان رانمچراغ روز بنشیند شب ار چون شمع […]
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳

رنگین کمان

کاش تو از فراسوی باران می آمدی و بختم را از خوابی هزاره بیدار می کردی تا من چون رنگین کمانها زیبا می شدم وپر شکوه
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳

چکاوک ها

چکاوک‌های گمراه در زیر ساقه گًل یاس عشق بازی میکردند غافل از آنکه کلاغی در آن دورا از حسادت داشت می‌ترکید
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳

صائب تبریزی:

  از دو عالم فارغم، آزاده ای چون من کجاست؟ زیر دست سایه ام، افتاده ای چون من کجاست؟ سایه ام چون سرو بر دوش گلستان بار نیست در جهان آب و گل، آزاده ای […]