ساقیا وقت صبوح آمد بیار آن جام را می پرستانیم در ده بادهٔ گلفام را زاهدانرا چون ز منظوری نهانی چاره نیست پس نشاید عیبت کردن رند درد آشام را احتراز از عشق میکردم ولی بیحاصلست […]
ساقیا وقت صبوح آمد بیار آن جام را می پرستانیم در ده بادهٔ گلفام را زاهدانرا چون ز منظوری نهانی چاره نیست پس نشاید عیبت کردن رند درد آشام را احتراز از عشق میکردم ولی بیحاصلست […]