چای رفاقت
۲۸ فروردین ۱۳۹۴" جام جهان ز خون دل عاشقان پر است
۲۹ فروردین ۱۳۹۴من مست شدم زاهد از باده خمخانه
یک جام دگر دارم سرمست شوی یا نه؟
از ما دو کدامین را تا دوست به خود خواند
من عاشق و دیوانه تو عاقل و فرزانه
آنرا که تو مفتونی صد دانه و یکرشته است
وانرا که منم مجنون صد رشته و یکدانه
من بیدل و میخواره دل عاشق و پا برجا
دل بر سر پیمان رفت من بر سر پیمانه
سودی ندهد زاهد،تو دانی و من دانم
این زهد و ریا بگذار،رو آر بمیخانه
فردا که سر آید عمر،ما هر دو بغم میریم
تو در غم جان میری،من در غم جانانه
“توحید شیرازی-میرزا اسماعیل”