نهنگ موج عشقم ، در گل ساحل نميگنجمشنا بايد در اقيانوسم ، اندر گل نميگنجمزباني آسماني دارم ، اما كس نميفهمدحديث قدسم ، اندر گوش هر غافل نميگنجماگر فهم سخن يا درك من ننمود نادانيعجب نبود […]
دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند نکند سیاهکاری که به آفتاب ماند نه ز پای می نشیند نه قرار می پذیرددل آتشین من بین که به موج آب ماندز شب سیه چه نالم؟ که […]
بارالها ،، مهر آفرینا با تو می گويم از عطر لحظه هايی که نگاهمعاشقانه تو را می جويد و دستان پر قنوتم کهتنها تو را می سرايد و همه وجودم که با رايحهياد تو به گلدسته […]
آسمان های عرش خدا در قطره ی اشک من غوطه می خورند… چه آسمان هایی! ابی چون دریا به پهنای عدم به جلال خدا به گرمای عشق به روشنایی امید به بلندی شرف به زلالی خلوص […]
مثل سکوت ساده ی صحرای خسته بودمردی که پای غربت دریا نشسته بودانگار با وجود تمام بلندی اشمثل نماز ظهر مسافر شکسته بودهر شب عبور خط نگاهش به جاده بودمردی که هیچ کس به دلش دل […]