قابهای مضحک بی روح
۲۶ مهر ۱۳۹۷
ادمهای خوب ونازنین 2
۱۶ آبان ۱۳۹۷

همیشه یک کار هست

همیشه یک کار هست

که باید انجامش دهی

لیسانس بگیری

فوق لیسانس بگیری

دکتری بگیری

همیشه چیزی هست که باید به آن برسی

ازدواج کنی

فرزند بیاوری

 و فرزندانت بزرگ شوند و دانشگاه بروند

همیشه چیزی هست که باید بخری

ماشین خوب  و بهتر

خانه خوب  و زیباتر

فقط یک بار برای یک لحظه بایست

و از خود بپرس خودت کجا بوده ای

 این سالها

چقدر برای خودت بوده ای

و آیا میدانی که وقتی در آرزوی چیزی هستی

لحظات حال از دستت پریده اند

و تو برای خودت رندگی نکرده ای

تو برای آرزوهایت زندگی ات را خرج کرده ای

هیچوقت شده برای خودت باشی

بروی به محله قدیمیت سر بزنی

و ببینی همکلاسی هایت کجایند و چه کرده اند

شده است قلم به دست بگیری و بنویسی؟

و یا نقاشی کنی

بدون آنکه فکر کنی چه عوایدی خواهد داشت این کار

شده است تو ی کاغذ پار ه های قدیمی خانه

بگردی و نامه ای عاشقانه بیابی

بنشینی و آن را بخوانی؟

شاید بفهمی معنی عشق، روزگاری چه بوده

شده است توی انباری خانه پدری بگردی

و زیر میز را نگاه کنی

 

ببینی آنوقتها که مدرسه میر فته ای

یادگاری نوشته ای

تو نوشته ای و رفته ای

تو کجایی حالا !؟

جا مانده ای؟!

شده است قرآن پدر را باز کنی

و یکی یکی پی نوشت های پدر را ببینی

که تاریخ تولد ها را نوشته

و تو را نور چشم خطاب کرده؟

زندگی همین است

تو نور چشم کسی بوده ای

که حالا حوصله اش را نداری

و فرزندت را عاشقانه دوست داری که

حوصله ات را ندارد

تو یک جا توی زندگی خودت را جا گذاشته ای

و رفته ای…..آنهم چه رفتنی
نمی شود دلت برای خودت تنگ شود؟

می ترسم نشود و دیر شود

بگرد دنبال کسی که تو را با نام کوچکت صدا کند

تو را با نام کوچکت صدا کند

زنگ بزند و بگوید

هیچ کاری ندارد

فقط دوست داشته  صدایت را بشنود

بگرد دنبال دوستی که

 شریکت نیست

بگرد دنبال خودت

خودت را پیدا کن و بازوانت را دور خودت

حلقه کن و خود را در آغوش بگیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *