گریه مرد
۲۰ فروردین ۱۳۹۴من و انکار شراب
۲۱ فروردین ۱۳۹۴گلویم سخت پر درد و صدایم سخت دلگیر است
هوای عشق مسموم و محبت پا به زنجیر است
به چشمِ خویش دیدم پیکرِ الفت به پای دار
به پا خیزید ای یاران نفیرِ بارشِ تیر است
بگو از من به جمع عشق بازان و خردمندان
زمانِ عشق بازی لحظه ی دیدار و تدبیر است
ندای عشق می آمد سحر در گوش دردآلود
علاجی زود باید زندگی با مرگ درگیر است
مرید عشق می باید که دادِ عشق بستاند
هوای عشق مسموم و محبت پا به زنجیر است
راحله یار