بر روی ما نگاه خدا خنده می زند۸ فروردین ۱۳۹۴صعود به قله ها۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ” دوستت دارم ” خموش و خسته جان باز هم لغزید بر لبهای من لیک گویی در سکوت نیمروز گم شد از بی حاصلی آوای من … آه … کاش آن لحظه پایانی نداشت در غم هم محو و رسوا می شدیم کاش با خورشید می آمیختیم کاش همرنگ افق ها می شدیمزنده یاد فروغ فرخزاد اشتراک گذاری26 پست مرتبط۵ اردیبهشت ۱۴۰۲مرد غریبهادامه مطلب۵ اردیبهشت ۱۴۰۲اعجاز منادامه مطلب۲۸ فروردین ۱۴۰۰عاشقم ، سوخته ام ، وابگذارید مراادامه مطلب دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *دیدگاه * نام * ایمیل * وب سایت ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. Δ