غنچه پژمرده
۱۱ فروردین ۱۳۹۴
غنچه‌ای گفت به پژمرده گلی
۱۱ فروردین ۱۳۹۴

خلوتم را مشکن

خلوتم را مشکن
خلوتم راه رسیدن به خداست
خلوتم راه رسیدن به صفا ست
خلوتم را مشکن
شاید این خلوت من کوچ کند
به شب پروانه..به طلوع یک عشق
به رهائی از این تن ..یا به ازادی ..
به صدای نفس شهنامه
به طلوع اخرین افسانه
و غروبی که در ان
نقش دیوانگی یک عاشق.. عاشقی دیوانه
بر سر یک دیوار یا که یک چوبه دار
شاید این خلوت من
اشک یک کودک بی کس باشد
خلوتم رامشکن
خلوتم بس دور است
ز هوای دل معشوق سهند
خلوتم راه درازی ست میان من و تو
خلوتم مروارید ی ست به دست صیاد
خلوتم تیر وکمانی ست به دست ارش
یا که پتکی ست بدست کاوه
خلوتم راه رسیدن به خداست
خلوتم را مشکن.

11107171_771534612942725_4463358211555394690_n

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *