زندگی
۱۴ فروردین ۱۳۹۴گل ایت زیبائی خداوندی است
۱۶ فروردین ۱۳۹۴در خواب دروغین کدام خورشید عشق تعبیر شدم
که جز سوسوی کوچکی
از فروغم نمانده؟ و ایمانم را از روز گرفته است
کدام پنجره باورهایم
با پرده های سیاه تبانی کرد
که پنهان شدم از خود؟..وچه تاریک است این شب ریا
کجای این شهر زنده به گورم کردند
که هیچ از خودم ..ناممم .دیارم .شرفم نشانی نیست
من از بی تفاوتی این ساعت ها
من از معمای بی رنگ آینه ها
می ترسم!می پنداشتم
وقتی که هیچ رنگی
ناجی دستهایم نشد
به اسارت چشم تو می آیم
بالاتر از سیاهی
رنگی نیست!
ولی دیدم ..سیاهی ..همان تباهی است
حتی چشمان تو