ﺩﻧﻴﺎ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ،

گنجشکهای ترسو
۱۰ بهمن ۱۳۹۸
بزودی عشق خواهد آمد
۱۰ بهمن ۱۳۹۸

ﺩﻧﻴﺎ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ،

ﺩﻧﻴﺎ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ،
ﺧﺪﺍ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺑﻲ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺁﻓﺮﻳﺪ .
ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺭﺍ ﺳﺎﺧﺖ،
ﺷﻴﻄﺎﻥ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﺮﺩ .
ﺩﻝ، ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺷﺪ، ﺩﻧﻴﺎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺷﺪ
ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺯﻧﺠﻴﺮﻱ !
ﺧﺪﺍ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﻲ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺖ .
ﻧﺎﻡ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺑﻲ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺍﻣﺎ ﺑﻬﺸﺖ..ﺍﺳﺖ.
ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﻤﻴﻦ ﺟﺎ ﺑﻮﺩ.
ﺩﺳﺘﻬﺎﻱ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﭘﺮ ﺑﻮﺩ .
ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ : ﺯﻧﺠﻴﺮﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﻨﻴﺪ .
ﺷﺎﻳﺪ ﻧﺎﻡ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺷﻤﺎ هوس طمع باشد یا خودخواهی ..ﺑﺎﺷﺪ.
ولی عشق نیست
ﻳﮏ ﻧﻔﺮ ﺯﻧﺠﻴﺮﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ.
ﻧﺎﻣﺶ ﺭﺍ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ.
ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺍﻣﺎ ﻧﻪ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻪ ﺯﻧﺠﻴﺮﻱ. ﺍ
اﻳﻦ ﻧﺎﻡ ﺭﺍ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺮ ﺍﻭ..ﮔﺬﺍﺷﺖ.
ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺖ.
ﻟﻴﻠﻲ، ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺭﺍ ﺑﻲ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺖ .
ﻟﻴﻠﻲ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺧﺪﺍ ﭼﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ.
ﻟﻴﻠﻲ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺯﻧﺠﻴﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﻨﺪ.
زیرا لیلی رمز عشق را از خداوند اموخته بود
ﻟﻴﻠﻲ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﻧﺒﻮﺩ. ﻟﻴﻠﻲ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺑﺎﺷﺪ
.چون عاشق بود
ﻟﻴﻠﻲ ﻣﺎﻧﺪ. ….. ﻟﻴﻠﻲ ﻧﺎﻡ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﺍﺳﺖ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *